ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 9 -صفحه : 565/ 388
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 388

اين است كه منافق از پيغمبر اجازه تخلف از جهاد مى‏گيرد، ولى مؤمن در جهاد در راه خدا پيشدستى نموده، هرگز به تخلف راضى نمى‏شود.

خداوند در اين دو آيه مى‏خواهد بفرمايد: جهاد در راه خدا با جان و مال از لوازم ايمان واقعى و درونى به خدا و روز جزاست، چون چنين ايمانى آدمى را به تقوى وا ميدارد، و مؤمن بخاطر داشتن چنين ايمانى نسبت به وجوب جهاد بصيرتى بدست مى‏آورد و همين بصيرت نمى‏گذارد كه در امر جهاد تثاقل و كاهلى كند، تا چه رسد به اينكه از ولى امر خود اجازه تخلف و معافيت از جهاد بخواهد. بخلاف منافق كه او بخاطر نداشتن ايمان به خدا و روز جزا داراى چنين تقوايى نگشته، دلش همواره در تزلزل و ترديد است و در نتيجه در مواقف دشوارى كه پاى جان و مال در ميان است دلش مى‏خواهد بهر وسيله ممكن طفره برود و خود را كنار بكشد، و براى اينكه از رسوايى خود نيز جلوگيرى بعمل آورده باشد و صورت قانونى بدان بدهد از ولى امرش درخواست معافيت مى‏كند.

" وَ لَوْ أَرادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً ..."

" عدة" به معناى تجهيزات و" انبعاث"- بطورى كه صاحب مجمع البيان گفته- به معناى به سرعت روانه شدن است «1» و كلمه" تثبيط" به معناى بازداشتن از امرى است كه نسبت بدان رغبتى نباشد.

اين آيه عطف است به جمله سابق كه مى‏فرمايد:" وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ"، و مى‏خواهد همان معنا را برساند و بفهماند كه اينان در دعوى اينكه نمى‏توانند در جنگ شركت كنند دروغگويند، بلكه واقعش اين است كه ميل ندارند شركت كنند، و گر نه اگر كمترين رغبتى داشتند تجهيزات سفر خود را تهيه مى‏ديدند، چون پر واضح است كه هر كس بخواهد در هر امرى اقدام نمايد و بدان علاقمند باشد قبلا خود را آماده مى‏كند، و از اين منافقين هيچگونه جنب و جوشى ديده نشد، پس معلوم مى‏شود كه اصلا نمى‏خواهند در جنگ شركت جويند.

" وَ لكِنْ كَرِهَ اللَّهُ انْبِعاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ" يعنى خداوند بخاطر نفاقشان و براى اينكه بر تو و بر مؤمنين منت بگذارد آنها را موفق به جهاد نكرد و اجازه تخلفشان را داد تا در ميان سپاهيان با ايمان القاء مفسده نكنند و جمع مؤمنان را مبدل به تفرقه و وحدت كلمه آنان را مبدل به اختلاف نسازند.

" وَ قِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقاعِدِينَ" اين امر، يعنى جمله" مانند مردم معفو و معذور از جنگ‏

(1) مجمع البيان ج 5 ص 34