صفحهى 548
ايشان را مانند توبه آن سه نفر مىپذيرد".
و خامسا معلوم شد كه هر چند كلمه" ظن" در لغت به معناى پندار است نه به معناى علم، و ليكن در خصوص مورد اين آيه به معناى علم آمده است.
" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ" كلمه" صدق" در اصل به معناى اين است كه گفتار و يا خبرى كه داده مىشود با خارج مطابق باشد، و آدمى را كه خبرش مطابق با واقع و خارج باشد" صادق" مىگويند. و ليكن از آنجايى كه بطور استعاره و مجاز اعتقاد و عزم و اراده را هم قول ناميدهاند در نتيجه صدق را در آنها نيز استعمال كرده، انسانى را هم كه عملش مطابق با اعتقادش باشد و يا كارى كه مىكند با اراده و تصميمش مطابق باشد، و شوخى نباشد، صادق ناميدهاند.
و اطلاق امر به تقوى و اطلاق كلمه" صادقين" و همچنين اينكه بطور مطلق فرموده: با صادقين باشيد- با اينكه معيت و با كسى بودن به معناى همكارى كردن و پيروى نمودن است- همه قرينههايى هستند كه دلالت مىكنند بر اينكه مقصود از صدق، معناى مجازى و وسيع آن است، نه معناى لغوى و خاص آن.
بنا بر اين، آيه شريفه مؤمنين را دستور مىدهد به اينكه تقوا پيشه نموده، صادقين را در گفتار و كردارشان پيروى كنند، و اين غير از آن است كه بفرمايد" شما نيز مانند صادقين متصف به وصف صدق باشيد" زيرا اگر آن بود، مىبايستى بفرمايد" و از صادقين باشيد" نه اينكه بفرمايد" و با صادقين باشيد"، و اين پر واضح است و احتياج به توضيح ندارد.
" ما كانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ ... ما كانُوا يَعْمَلُونَ" كلمه" رغبت" ميل خاصى است از تمايلات نفسانى، و رغبت در هر چيز ميل كردن به طرف آن به منظور طلب نفع است، و رغبت از هر چيز به معناى دورى و بى ميلى از آن و ترك آن است، و حرف" باء" در" بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ" براى سببيت است، و معناى جمله را چنين مىكند" و ايشان را حقى نيست كه بخاطر اشتغال به خود از آن جناب صرفنظر نموده، در مواقع خطر در جنگها و در سختيهاى سفر تركش گويند، و خود سرگرم لذائذ زندگى گردند".
كلمه" ظما" به معناى عطش، و كلمه" نصب" به معناى تعب، و كلمه" مخمصة" به معناى گرسنگى، و" غيظ" به معناى شدت غضب، و" مؤطا" به معناى زمينى است كه مسير راه باشد و بر آن بگذرند.
اين آيه حق تخلف از رسول خدا (ص) را از اهل مدينه و اعرابى كه در اطراف آن هستند سلب نموده، سپس خاطرنشان مىسازد كه خداوند در مقابل اين سلب حق،