پاداش مجاهدان، و مراد از جمله:" لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 9

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 9

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 549

براى ايشان در برابر مصيبتى كه در جهاد ببينند از قبيل گرسنگى و عطش و تعب و در برابر هر سرزمينى كه بپيمايند و بدان وسيله كفار را به شدت خشم دچار سازند، و يا هر بلائى كه بسر آنان بياورند، يك عمل صالح در نامه عملشان مى‏نويسد، چون در اين صورت نيكوكارند و خدا اجر محسنين را ضايع نمى‏سازد، اين معناى" ذلِكَ بِأَنَّهُمْ لا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ" است.

آن گاه مى‏فرمايد: هزينه‏اى كه در اين راه خرج مى‏كنند، چه كم و چه زياد، و همچنين هر وادى كه طى مى‏نمايند، براى آنان نوشته مى‏شود و نزد خدا محفوظ مى‏ماند، تا به بهترين پاداش جزا داده شوند.

پاداش مجاهدان، و مراد از جمله:" لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ"

و جمله" لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ" غايت و نتيجه‏اى است كه بر جمله" كُتِبَ لَهُمْ" مترتب شده، و معنايش اين است كه" نتيجه اين نوشتن اين است كه خداوند جزاى بهترين اعمالشان را بدهد" و اگر تنها جزاى نيكوترين اعمالشان را ذكر كرد، براى اين است كه بيشتر رغبت صاحب عمل متوجه آن گونه اعمال است. ممكن هم هست از اين جهت باشد كه پاداش بهترين اعمال مستلزم پاداش ساير اعمال نيز هست. و نيز ممكن است منظور از" احسن اعمال" جهاد در راه خدا باشد، براى اينكه جهاد از همه اعمال نيك ديگر سخت‏تر و نيز مهم‏تر است، زيرا قيام امر دين بدان بستگى دارد.

البته در اين ميان معناى ديگرى نيز هست، و آن اين است كه جزاى عمل در حقيقت همان خود عمل است كه بسوى پروردگار رفته است، و بهترين جزا همان بهترين اعمال است، پس، در نتيجه جزا دادن به احسن اعمال معنايش جزا دادن به احسن جزاء است. معناى ديگرى نيز هست، و آن اين است كه خداى سبحان گناهان ايشان را كه مختلط به اعمال نيك ايشان شده مى‏آمرزد و جهات نقص اعمال آنان را مى‏زدايد، و مى‏پوشاند، و بدين وسيله عمل ايشان را بعد از آنكه عمل نيك بود به صورت عمل نيكوتر درمى‏آورد و آن گاه به آن عمل نيكوتر پاداش مى‏دهد، و ممكن هم هست اين وجه با وجه قبلى به يك معنا برگردد- دقت بفرمائيد-.

" وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ" سياق آيه دلالت مى‏كند بر اينكه منظور از جمله" لِيَنْفِرُوا كَافَّةً" بيرون شدن همگى براى جهاد است، و ضمير در" فِرْقَةٍ مِنْهُمْ" به مؤمنين برمى‏گردد، كه نبايد همگيشان بيرون روند، و لازمه آن اين است كه مقصود از" نفر" كوچ كردن به سوى رسول خدا باشد.

بنا بر اين، آيه شريفه در اين مقام است كه مؤمنين ساير شهرها را نهى كند از اينكه تماميشان به جهاد بروند، بلكه بايد يك عده از ايشان به مدينة الرسول آمده، احكام را از آن جناب‏

/ 565