پاداش مجاهدان، و مراد از جمله:" لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ"
و جمله" لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ" غايت و نتيجهاى است كه بر جمله" كُتِبَ لَهُمْ" مترتب شده، و معنايش اين است كه" نتيجه اين نوشتن اين است كه خداوند جزاى بهترين اعمالشان را بدهد" و اگر تنها جزاى نيكوترين اعمالشان را ذكر كرد، براى اين است كه بيشتر رغبت صاحب عمل متوجه آن گونه اعمال است. ممكن هم هست از اين جهت باشد كه پاداش بهترين اعمال مستلزم پاداش ساير اعمال نيز هست. و نيز ممكن است منظور از" احسن اعمال" جهاد در راه خدا باشد، براى اينكه جهاد از همه اعمال نيك ديگر سختتر و نيز مهمتر است، زيرا قيام امر دين بدان بستگى دارد.البته در اين ميان معناى ديگرى نيز هست، و آن اين است كه جزاى عمل در حقيقت همان خود عمل است كه بسوى پروردگار رفته است، و بهترين جزا همان بهترين اعمال است، پس، در نتيجه جزا دادن به احسن اعمال معنايش جزا دادن به احسن جزاء است. معناى ديگرى نيز هست، و آن اين است كه خداى سبحان گناهان ايشان را كه مختلط به اعمال نيك ايشان شده مىآمرزد و جهات نقص اعمال آنان را مىزدايد، و مىپوشاند، و بدين وسيله عمل ايشان را بعد از آنكه عمل نيك بود به صورت عمل نيكوتر درمىآورد و آن گاه به آن عمل نيكوتر پاداش مىدهد، و ممكن هم هست اين وجه با وجه قبلى به يك معنا برگردد- دقت بفرمائيد-." وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ" سياق آيه دلالت مىكند بر اينكه منظور از جمله" لِيَنْفِرُوا كَافَّةً" بيرون شدن همگى براى جهاد است، و ضمير در" فِرْقَةٍ مِنْهُمْ" به مؤمنين برمىگردد، كه نبايد همگيشان بيرون روند، و لازمه آن اين است كه مقصود از" نفر" كوچ كردن به سوى رسول خدا باشد.بنا بر اين، آيه شريفه در اين مقام است كه مؤمنين ساير شهرها را نهى كند از اينكه تماميشان به جهاد بروند، بلكه بايد يك عده از ايشان به مدينة الرسول آمده، احكام را از آن جناب