بررسى و ريشه‏يابى انعقاد عقود و معاهدات (به معناى اعم) بين اشخاص‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 9

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 9

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 246

ايراد مى‏نمائيم:

بررسى و ريشه‏يابى انعقاد عقود و معاهدات (به معناى اعم) بين اشخاص‏

1- از بحث‏هايى كه تا اينجا در اين كتاب ايراد شد اين معنا براى خواننده روشن گرديد كه انسان در مسير زندگيش همواره كارهاى خود را و آن موادى را كه كارهايش مربوط به آن است به صورت امور وجودى و موجودات خارجى تصوير نموده و احكام و آثار امور خارجى را بر آن مترتب نموده و قوانين جارى در كون را آن طور كه با غرضهايش مناسب باشد در آنها اجرا مى‏كند، هم چنان كه مثلا صوتهاى گوناگونى از قبيل" ز"،" ى" و" د" را گرفته و آنها را به شكل مخصوص تركيب نموده بصورت لفظ" زيد" درمى‏آورد، آن گاه فرض مى‏كند كه اين كلمه فلان انسان معين خارجى است، آن گاه همان انسان را به اين نام مى‏نامد و در نتيجه هر وقت بخواهد آن انسان را در ذهن مخاطب و طرف صحبتش وارد سازد همين كلمه را مى‏گويد و بلا فاصله آن انسان معين در ذهن مخاطبش مجسم مى‏شود و غرض گوينده به دست مى‏آيد. و اگر بخواهد يك عملى را كه جز با عده چند نفرى انجام نمى‏شود اداره كند چند نفر را انتخاب مى‏كند، و همه آنها را يك انسان واحد فرض نموده و يكى از آنها را نسبت به بقيه به منزله سرى فرض مى‏كند كه نسبت به ساير اعضاء يك بدن رياست دارد و آن يك نفر را رئيس و افراد ديگر را اعضاء مى‏خواند، آن گاه احكام يك سر خارجى را بر آن يك نفر و احكام اعضاى خارجى يك بدن را بر افراد عضو و زير دست بار مى‏كند و همچنين.

و اگر تمامى افكار يك انسان اجتماعى را بطور صحيح تجزيه و تحليل كنيد خواهيد ديد كه برگشت همه آنها به اين تصورها و تصديق‏هاست، حال يا اين تصور و تصديق بدون واسطه از يك انسان اجتماعى صورت مى‏گيرد، و يا آنكه با واسطه يك نفر و يا وسائط افراد بيشترى انجام مى‏شود، و هيچ فرقى ميان افكار شخصى و افكار اجتماعى او نيست.

و اگر مى‏بينيم انسان در باره عقد قراردادها و پيمانها و متعلقات آن از سوگند و بيعت و امثال آن اهتمام مى‏ورزد نخستين عامل و داعيش تحفظ بر زندگى و رسيدن به مزاياى آن و در نتيجه بهره‏مندى از سعادت خويش است، چون آدمى وقتى از زندگيش تمتع مى‏گيرد كه زندگيش بر مجراى حقيقيش جريان يابد.

آرى، او به هر مقصدى از مقاصد خود كه دست يابد و بر آن مسلط شود شروع مى‏كند به تمتع از آن، اما تمتعى كه مناسب با آن بوده و خود را مجهز به ادوات و وسايل تمتع از آن ببيند، و بدين منظور اگر به موانعى برخورد با تمام قوا در رفع آنها مى‏كوشد، و خود را كه موفق به اين استفاده مى‏داند بخاطر سلطه و قدرتى است كه به او اعطا شده است.

يكى از وسايل و ادواتى كه در اختيار بشر است سرمايه فكر او است كه با آن امر

/ 565