بررسى و ريشهيابى انعقاد عقود و معاهدات (به معناى اعم) بين اشخاص
1- از بحثهايى كه تا اينجا در اين كتاب ايراد شد اين معنا براى خواننده روشن گرديد كه انسان در مسير زندگيش همواره كارهاى خود را و آن موادى را كه كارهايش مربوط به آن است به صورت امور وجودى و موجودات خارجى تصوير نموده و احكام و آثار امور خارجى را بر آن مترتب نموده و قوانين جارى در كون را آن طور كه با غرضهايش مناسب باشد در آنها اجرا مىكند، هم چنان كه مثلا صوتهاى گوناگونى از قبيل" ز"،" ى" و" د" را گرفته و آنها را به شكل مخصوص تركيب نموده بصورت لفظ" زيد" درمىآورد، آن گاه فرض مىكند كه اين كلمه فلان انسان معين خارجى است، آن گاه همان انسان را به اين نام مىنامد و در نتيجه هر وقت بخواهد آن انسان را در ذهن مخاطب و طرف صحبتش وارد سازد همين كلمه را مىگويد و بلا فاصله آن انسان معين در ذهن مخاطبش مجسم مىشود و غرض گوينده به دست مىآيد. و اگر بخواهد يك عملى را كه جز با عده چند نفرى انجام نمىشود اداره كند چند نفر را انتخاب مىكند، و همه آنها را يك انسان واحد فرض نموده و يكى از آنها را نسبت به بقيه به منزله سرى فرض مىكند كه نسبت به ساير اعضاء يك بدن رياست دارد و آن يك نفر را رئيس و افراد ديگر را اعضاء مىخواند، آن گاه احكام يك سر خارجى را بر آن يك نفر و احكام اعضاى خارجى يك بدن را بر افراد عضو و زير دست بار مىكند و همچنين.و اگر تمامى افكار يك انسان اجتماعى را بطور صحيح تجزيه و تحليل كنيد خواهيد ديد كه برگشت همه آنها به اين تصورها و تصديقهاست، حال يا اين تصور و تصديق بدون واسطه از يك انسان اجتماعى صورت مىگيرد، و يا آنكه با واسطه يك نفر و يا وسائط افراد بيشترى انجام مىشود، و هيچ فرقى ميان افكار شخصى و افكار اجتماعى او نيست.و اگر مىبينيم انسان در باره عقد قراردادها و پيمانها و متعلقات آن از سوگند و بيعت و امثال آن اهتمام مىورزد نخستين عامل و داعيش تحفظ بر زندگى و رسيدن به مزاياى آن و در نتيجه بهرهمندى از سعادت خويش است، چون آدمى وقتى از زندگيش تمتع مىگيرد كه زندگيش بر مجراى حقيقيش جريان يابد.آرى، او به هر مقصدى از مقاصد خود كه دست يابد و بر آن مسلط شود شروع مىكند به تمتع از آن، اما تمتعى كه مناسب با آن بوده و خود را مجهز به ادوات و وسايل تمتع از آن ببيند، و بدين منظور اگر به موانعى برخورد با تمام قوا در رفع آنها مىكوشد، و خود را كه موفق به اين استفاده مىداند بخاطر سلطه و قدرتى است كه به او اعطا شده است.يكى از وسايل و ادواتى كه در اختيار بشر است سرمايه فكر او است كه با آن امر