مراد از انزال «سكينت» بر رسول (ص) و مؤمنين
و اما اينكه بعنوان شاهد گفتار خود گفت:" اضطراب، منحصر در مسلمانان نبود، بلكه رسول خدا (ص) هم مضطرب گرديد" و بر اين معنا استدلال كرد به جمله" ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ" چون از كلمه" ثم" برمىآيد كه نزول سكينت بعد از عقبنشينى بوده، و لازمه اين بعديت زمانى اين است كه آن حضرت هم مضطرب شده باشد، هر چند اضطراب آن جناب از باب اندوه و تاسف بوده، چون در حق او تصور نمىشود كه ترس، ثبات و شجاعتش را متزلزل كند «2».بايد ديد اين اندوه و تاسفى كه وى براى آن حضرت تصور كرده تاسف بر چه بوده؟ اگر تاسف بر اين بوده كه چرا خداوند مسلمانان را بخاطر عجبشان به چنين فتنه و گرفتارى مبتلا نمود، و خلاصه اگر تاسفى بوده كه خدا آن را دوست نمىداشته، اين با مقام مقدس آن حضرت نمىسازد، چون خداى تعالى با فرستادن كتاب بسوى او، و تعليمش از علم خود او را مؤدب و تربيت كرده، و در بارهاش امثال آيه" لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ" «3» و" سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى" «4» را نازل كرده است.در روايات راجع به داستان حنين هم ندارد كه آن حضرت قدم از قدم برداشته و عقب نشينى كرده باشد، و يا از آنچه بر سر مسلمين آمده و خوار و فرارى شدهاند مضطرب گشته باشد.و اگر اين حزن و تاسف بر مسلمين بخاطر اين بوده كه چرا بغير خدا اعتماد كردهاند، و چرا به اسباب ظاهرى كه سرابى بيش نيست دل بستهاند، و از توكل بر خداى سبحان غفلت ورزيدهاند تا خدا اين چنين به خطا كارى و فرار از جنگ مبتلايشان كند، چون آن جناب رأفت و رحمت خاصى به مؤمنين داشته، البته اين تاسف، محبوب خداست نه مكروه او، و خود پروردگار(1) سوره احزاب آيه 15(2) تفسير المنار ج 10 ص 265(3) در اين باره تو را هيچ اختيارى نيست. سوره آل عمران آيه 128(4) بزودى برايت مىخوانيم تا فراموش نكنى. سوره اعلى آيه 6