مشركين به هيچ ميثاق طبيعى يا قراردادى در برابر مؤمنين وفادار نيستند هر چند چرب زبانى كنند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 9

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 9

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 210

كردن اسب در حقيقت ظهور و بروز آنست. اين تعبير استعاره‏اى است كه در باب سرعت كردن به كار مى‏بريم و مى‏گوئيم فلانى برقى زد و جست «1».

و در معناى كلمه" ذمة" گفته است:" ذمام"- با كسر ذال- به معناى آن توبيخ و مذمتى است كه متوجه انسان در برابر عهدشكنى‏اش مى‏شود، و همچنين كلمه" ذمة" و" مذمة" هم چنان كه گفته شده است:" لى مذمة فلا تهتكها- مرا مذمتى است كه مبادا پرده از رويش بردارى" و گفته شده است:" اذهب مذمتهم بشى‏ء يعنى در مقابل ذمه‏اى كه دارى چيزى به ايشان بده" و از اين معنايى كه راغب در باره ذمه كرده به خوبى برمى‏آيد كه كلمه مذكور از ماده" ذم" كه مقابل مدح است اشتقاق يافته.

و بعيد نيست اينكه خداى تعالى در آيه مورد بحث ميان" ال" و" ذمة" مقابله انداخته براى اين بوده كه تا دلالت كند بر اينكه مشركين هيچگونه ميثاقى را كه حفظش از واجبات است نسبت به مؤمنين حفظ و رعايت نمى‏كنند، چه آن ميثاقهايى كه اساسش اصول تكوينى و واقعى است مانند خويشاوندى و قرابت و يا آن ميثاقهايى كه اساسش قرار داد و اصطلاح باشد، مانند عهد و پيمانها و سوگندها و امثال آن.

و اگر كلمه" كيف" در ابتداى آيه مورد بحث تكرار شده هم براى اين بوده كه مطلب را تاكيد كند، و هم اينكه آن ابهامى را كه فاصله شدن جمله طولانى" إِلَّا الَّذِينَ عاهَدْتُمْ" ميان جمله" كَيْفَ يَكُونُ" و جمله" وَ إِنْ يَظْهَرُوا" ممكن بود در بيان ايجاد كند بردارد.

مشركين به هيچ ميثاق طبيعى يا قراردادى در برابر مؤمنين وفادار نيستند هر چند چرب زبانى كنند

پس معناى آيه شريفه چنين است: چگونه مشركين در نزد خدا و رسول عهدى دارند و حال آنكه هم ايشان اگر بر شما دست يابند در باره شما رعايت عهد و قرابت را نخواهند كرد، امروز شما را با چرب زبانى راضى مى‏كنند تا از كشتنشان دست برداريد ليكن دلهايشان به گفته‏هايشان ايمان نداشته و بيشترشان فاسقند.

از اينجا معلوم مى‏شود كه جمله" يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ" از باب مجاز عقلى است، چون راضى كردن را به دهن‏ها نسبت داده در حالى كه در حقيقت منسوب به گفتارهاست كه در دهن‏ها وجود پيدا مى‏كند و از آنها خارج مى‏شود.

و اين جمله يعنى جمله" يُرْضُونَكُمْ ..."، مساله انكار وجود عهد را براى مشركين تعليل مى‏كند، و به همين جهت با فصل و بدون عطف آمده.

و تقدير آن چنين است: چگونه براى آنان عهدى مى‏تواند باشد و حال آنكه با

(1) مفردات راغب ص 20

/ 565