داستان چند تن از مؤمنينى كه با تاخير به لشگريان عازم تبوك پيوستند يا آنكه تخلف كردند و سپس توبه نمودند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 9

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 9

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 403

چه معنا دارد؟

حضرت رضا (ع) فرمود: اين از قبيل مثل معروف" در، بتو مى‏گويم ديوار تو بشنو" است، خداى تعالى در اين آيه روى سخن خود را به پيغمبرش كرده و ليكن مقصودش امت او است، و همچنين است آيه" لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ- اگر شرك بورزى عملت بى اجر مى‏شود و مسلما از زيانكاران خواهى شد" و نيز آيه" وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَلِيلًا- اگر نبود كه ما تو را ثابت قدم كرده بوديم چيزى نمى‏ماند كه تو هم مقدار كمى متمايل به ايشان مى‏شدى". مامون گفت: درست فرمودى يا بن رسول اللَّه «1».

مؤلف: مضمون اين روايت درست مطابق بيانى است كه ما در معناى اين آيه گذرانديم، نه آن حرفى كه ديگران زدند و گفتند" اذن دادن آن جناب به اينكه منافقين تقاعد بورزند ترك اولايى بوده نه گناه"، زيرا اگر ترك اولى مى‏بود ديگر معنا نداشت كه عتاب در آيه از قبيل" در بتو مى‏گويم ديوار تو بشنو" بوده باشد.

و در الدر المنثور است كه عبد الرزاق در كتاب المصنف و ابن جرير از عمرو بن ميمون اودى روايت كرده‏اند كه گفت: رسول خدا (ص) دو كار كرد كه در آن دو كار هيچگونه دستورى نداشت، يكى اينكه به منافقين اجازه تقاعد داد و ديگر آنكه اسير گرفت، و خداى تعالى در برابر اين دو عمل فرمود:" عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ ..." «2».

مؤلف: اشكالهايى كه بر اين روايت وارد است از بيان گذشته ما معلوم شد.

داستان چند تن از مؤمنينى كه با تاخير به لشگريان عازم تبوك پيوستند يا آنكه تخلف كردند و سپس توبه نمودند

و در تفسير قمى در ذيل آيه" وَ لَوْ أَرادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً ..." و همچنين در ذيل آيه بعدش گفته است: عده‏اى هم از رسول خدا (ص) تخلف كردند كه داراى نيت صادق و بصيرت در دين بودند و هيچ شك و ترديدى در عقائدشان رخنه نكرده بود، ليكن پيش خود گفته بودند ما بعد از آنكه رسول خدا (ص) حركت كردند به او ملحق مى‏شويم.

از آن جمله يكى ابو خيثمه بود كه مردى قوى و داراى دو همسر و دو آلاچيق بود، همسران وى آلاچيق‏هايش را آب پاشى كرده، در آن آب آشاميدنى خنكى فراهم نموده و طعامى تهيه كرده بودند، در همين بين كه رسول خدا (ص) مسلمانان را دستور حركت داد او سرى به آلاچيق‏هاى خود زد و در جواب هواى نفس خود كه او را به استفاده از آنها دعوت‏

(1) عيون اخبار الرضا ج 1 ص 202 باب 15 ح 1

(2) الدر المنثور ج 3 ص 247

/ 565