مقتضاى اينكه پيغمبر (ص) رحمة للعالمين است اين نيست كه مصلحت دين ناديده گرفته شود و مطلقا عذاب دنيوى براى ظالمين در كار نباشد
و ليكن اشكال اين توجيه اين است كه مقتضاى" رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ" بودن اين نيست كه مصلحت دين را ناديده گرفته و در برابر ظلمهاى ظالمان و لو به هر درجه و پايه كه برسد سكوت كند، و براى اينكه نسبت به ظالمين نقمت نباشد صالحين را بدبخت نموده و نظام دين و دنيا را مختل سازد، هم چنان كه خود خداى تعالى فرموده:" وَ رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ- رحمت من تمامى موجودات را فرا گرفته" و در عين حال اين سعه رحمتش مانع از حلول غضبش نشده، به شهادت اينكه خودش در كلام خود بيان كرده كه در امتهاى گذشته چگونه غضب كرده، و ايشان را از روى زمين برانداخته است.علاوه بر اين، خداى تعالى قتل و اسارتى را كه كفار قريش در جنگ بدر و ساير غزوات بدان دچار شدند عذاب ناميده، و اين عذاب را منافى با رحمة للعالمين بودن رسول خدا (ص) ندانسته و در جمله" وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ" «1» و همچنين در سورههاى يونس، اسراء، انبياء، قصص، روم، معارج و شورى و در ديگر سورهها اين امت را به عذابى واقع شدنى تهديد نموده، و خود اين مفسر آن را با رحمة للعالمين بودن رسول خدا (ص) منافى نمىداند با اين حال چطور نزول عذاب را بر عده كمى كه گفتند:(1) و ترا نفرستاديم مگر اينكه براى عالميان رحمت بوده باشى. سوره انبياء آيه 107