بيان آيات مربوط به جنگ حنين
اين آيات به داستان جنگ حنين اشاره نموده و بر مؤمنين منت مىگذارد كه چگونه مانند ساير جنگها كه در ضعف و كمى نفرات بودند آنها را نصرت داد، آنهم چه نصرت عجيبى. و بخاطر تاييد پيغمبرش آيات عجيبى نشان داد، لشكريانى فرستاد كه مؤمنين ايشان را نمىديدند، و سكينت و آرامش خاطر در دل رسول خدا (ص) و مؤمنين افكند و كفار را بدست مؤمنين عذاب كرد.و در ميان اين آيات آيهايست كه ورود مشركين را در مسجد الحرام ممنوع و تحريم كرده، و فرموده" بعد از امسال نبايد به مسجد الحرام نزديك شوند" و آن سال، سال نهم هجرت بود، همانسالى كه على (ع) سوره برائت را به مكه برد، و طواف در اطراف خانه را در حال برهنگى، و وارد شدن مشركين را در مسجد الحرام ممنوع اعلام نمود." لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ ... ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ" كلمه" مواطن" جمع" موطن" و بمعناى جايى است كه انسان در آن سكونت نموده، و آن را وطن خودش قرار مىدهد. و كلمه" حنين" اسم بيابانى است ميان مكه و طائف كه غزوه معروف حنين در آنجا اتفاق افتاد، و رسول خدا (ص) با قوم هوازن و ثقيف جنگ كرد. روزى بود كه بر مسلمين بسيار سخت گذشت، بطورى كه در اول شكست خورده هزيمت كردند، و ليكن در آخر خداى تعالى به نصرت خويش تاييدشان فرمود و در نتيجه غالب گشتند.كلمه" اعجاب" به معناى خوشحال كردن است، و" عجب" به معناى خوشحال شدن از ديدن امرى نادر و بى سابقه است. و كلمه" رحب" به معناى وسعت مكان و ضد تنگى است." لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ"- در اين جمله مواطنى كه خداوند لشكر اسلام را نصرت داده، ذكر مىكند. و از سياق كلام برمىآيد كه منظور از اين چند موطن، مواطن جنگى است، از قبيل بدر، احد، خندق، خيبر و امثال آن. و نيز از سياق برمىآيد كه جمله مورد بحث به منزله مقدمه و زمينهچينى است براى جمله" وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ"، زيرا آيات سه گانه مورد بحث همه راجع به يادآورى داستان واقعه حنين، و آن نصرت عجيبى است كه خداوند بر مسلمين افاضه كرد، و تاييد غريبى است كه مسلمين را بدان اختصاص داده است.يكى از مفسرين «1» چنين استظهار كرده كه آيه مورد بحث و سه آيه بعدش، تتمه گفتار(1) تفسير المنار، ج 10 ص 243