كداميك از روايات با آيات مورد بحث تطبيق مى‏كند؟ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 9

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 9

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 464

مؤلف: اين بود آنچه صاحب مجمع البيان- رحمة اللَّه عليه- در ذيل آيه مورد بحث آورده، و آنچه كه ايشان آورده از روايات مرويه در كتب تفسير و جوامع حديث از كتابهاى دو فريق است، و در اين ميان روايات ديگرى است كه ايشان آنها را نياورده و نياوردنش هم بهتر است، لذا ما هم از نقل بيشتر آنها خوددارى مى‏كنيم.

كداميك از روايات با آيات مورد بحث تطبيق مى‏كند؟

و اما آنچه كه از روايات نقل كرده هيچ يك از آنها با آيات مورد بحث تطبيق نمى‏كند، مگر حديث عقبه. كه يك بار آن را در تفسير آيه اولى نقل كرده و يك بار هم در تفسير آيه دومى، يعنى آيه" يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا ...".

و اما ساير روايات وارده رواياتى است كه قصص و وقايع متفرقى را متضمن است كه اگر صحيح باشد و چنين وقايعى رخ داده باشد از قصه‏هاى منافقين خواهد بود و نسبت به آيات مورد بحث كمترين ارتباطى ندارد.

و اين آيات- هم چنان كه در بيان سابق از نظرتان گذشت- يازده آيه است كه بهم مربوط و متصلند و غرض واحدى را افاده مى‏كنند و آن عبارتست از نقل يكى از داستانهاى منافقين كه مى‏خواستند رسول خدا (ص) را ترور كنند، و در ضمن سخنى گفته بودند كه از كفر درونيشان حكايت داشت، و خداى تعالى ميان ايشان و انجام نقشه شومشان حائل گرديد، و رسول خدا (ص) از ايشان از آنچه تصميم داشته و آنچه كه گفته بودند پرسيد و بازجويى فرمود. آنها عمل خود را تاويل و گفته خود را انكار نموده، بر آن سوگند ياد كردند، پس خداى تعالى انكار و قسمشان را تكذيب كرد.

اين آن مقدار مطلبى است كه از خلال آيات استفاده مى‏شود، و اين معنا در ميان همه روايات جز بر روايت مربوط به داستان عقبه تطبيق نمى‏كند.

و هيچ مجوزى نيست كه ما در تفسير آيات به آن روايات استناد جوييم، مگر اينكه مسلك آقايان را داشته باشيم كه مضمون روايات را بر آيات تحميل مى‏كنند. چه اينكه الفاظ آيات با اين تطبيق مساعد باشد و چه اينكه نباشد و هر چند در ميان خود روايات اختلاف فاحش كه خود موجب سوء ظن به صدور آنها است وجود داشته باشد، و هر كه مراجعه كند خواهد ديد كه وضع روايات نامبرده اين بحث چنين است.

مضافا بر اينكه، در اين روايات نقطه ضعف ديگرى وجود دارد و آن اين است كه از آنها استفاده مى‏شود كه مى‏خواهند بگويند آيات مورد بحث در سياق واحد و در مقام بيان يك غرض واحد نيستند، بلكه هر چند آيه آن، در مقام بيان غرضى غير از غرض چند آيه ديگر است و هر دسته براى خود شان نزول جداگانه‏اى دارد- با اينكه خواننده محترم توجه فرمود كه آيات‏

/ 565