سبب نهى از دوستى پدران و برادران كافر، مداخله آنان در امور مؤمنين و تحريك ايشان به وسيله آنان مى‏باشد - ترجمه تفسیر المیزان جلد 9

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 9

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 274

" وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ" اين جمله نيز دلالت دارد بر آنچه گفتيم، زيرا رستگارى را بطور انحصار و بنحو استقرار براى يك طايفه اثبات مى‏كند.

" يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ ..."

از ظاهر سياق برمى‏آيد كه رحمت و رضوان و جنتى كه مى‏شمارد، بيان همان رستگارى است كه در آيه قبلى بود، و در اين آيه بطور تفصيل و به زبان بشارت و نويد آمده است.

پس معناى آيه اين مى‏شود كه: خداى تعالى اين مؤمنين را به رحمتى از خود كه از بزرگى قابل اندازه‏گيرى نيست و رضوانى مانند آن و بهشتهايى كه در آنها نعمتهاى پايدار هست، و بهيچ وجه از بين نمى‏رود، و خود اينان هم بدون اجل و تعيين مدت جاودانه در آنها خواهند بود بشارت مى‏دهد.

و چون مقام، مقام تعجب و استبعاد بود كه چطور چنين بشارتى بى سابقه كه در نعمتهاى دنيوى مانندى برايش ديده نشده صورت خواهد گرفت، لذا براى رفع اين تعجب و استبعاد اضافه كرد:" إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ".

و ان شاء اللَّه بزودى در جاى مناسبى بحثى در توضيح معناى رحمت و رضوان خداى تعالى ايراد خواهد شد، هم چنان كه در گذشته بحثهايى در اين زمينه ذكر شد.

سبب نهى از دوستى پدران و برادران كافر، مداخله آنان در امور مؤمنين و تحريك ايشان به وسيله آنان مى‏باشد

" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ وَ إِخْوانَكُمْ أَوْلِياءَ ..."

اين آيه از دوستى كفار نهى مى‏كند، هر چند كه كفار پدران و برادران مؤمنين باشند. و سر آنهم روشن است براى اينكه ملاك دوستى نكردن با كفار يك ملاك عمومى است، و لذا در آيه بعدى غير پدر و برادر را هم مشمول اين حكم كرده است. چيزى كه هست ظاهر آيه مورد بحث نهى از اين دوستى است در صورتى كه پدران و برادران كفر را بر ايمان ترجيح دهند.

و اگر از ميان همه خويشاوندان تنها پدران و برادران را اسم برد، و از زن و فرزند چيزى نگفت، با اينكه اين دو طائفه و مخصوصا دومى يعنى فرزندان مانند پدران و برادران در نظر پدرهايشان محبوبند، براى اين است كه دوستى و تولى، شخص محبوب را وادار مى‏كند به اينكه در امور دوستدارش مداخله و در بعضى شؤون حياتى او تصرف كند، و بخاطر همين محذور بوده كه خداوند از دوستى كفار نهى كرده، و خواسته است كه كفار در امور داخلى مؤمنين مداخله ننموده و بتدريج در دل آنان رخنه نكنند، و در نتيجه مؤمنين را از قيام عليه آنان باز ندارند.

و اما زن و فرزند، چنين خطرى در باره آن توقع نمى‏رود، زيرا معمولا در كار پدران و

/ 565