اشكالات وارده بر گفتههاى صاحب المنار
صاحب المنار سپس مساله امارت ابى بكر را دنبال كرده و با آن و همچنين به اينكه ابى بكر نزديك وفات رسول خدا (ص) در محراب آن حضرت به نماز ايستاد استدلال كرده است بر اينكه ابى بكر در ميان تمامى اصحاب رسول خدا (ص) از همه افضل بوده «1».اما اينكه گفت:" با اينكه اخبار داله بر وجوب تبليغ دين به حد استفاضه است ..."معلوم مىشود كه وى معناى كلمه وحى را كه فرمود:" لا يؤدى عنك الا انت او رجل منك" آن طور كه بايد نفهميده و نتوانسته است ميان آن و ميان" لا يؤدى منك الا رجل منك" فرق بگذارد، و در نتيجه خيال كرده است اطلاق وحى مزبور با وجوب تبليغ دين بر غير رسول خدا (ص) و خاندانش از ساير مسلمين منافات داشته، و لذا در مقام برآمده كه اطلاق مزبور را به وسيله اخبار مستفيضهاى كه دلالت مىكند بر وجوب تبليغ دين بر همه مسلمانان دفع كند، و آن را مقيد و مخصوص نقض و الغاء پارهاى از پيمانها سازد، و به همين منظور حكم الهى را به يك سنت عربى تبديل نموده، و همين اشتباه وادارش كرده كه خيال كند كسانى كه كلمه وحى را بر اطلاقش باقى گذاشتهاند از يك امرى كه نزديك به ضرورى در نزد مسلمين است غفلت ورزيدهاند، و آن امر ضرورى وجوب تبليغ بر عامه مسلمين است، تا آنجا كه براى ضرورى بودن آن به روايات صحيح بخارى و مسلم و غير آن دو تمسك كرده كه در آنها دارد رسول خدا فرمود:" حاضرين به غائبين ابلاغ كنند" و حال آنكه همانطورى كه از نظرتان گذشت معناى جمله وحى اين نيست كه صاحب المنار فهميده.(1) تفسير المنار ج 10 ص 161