توضيح آيه نفر (فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ ...) و بيان آنچه كه از آن استنباط مىشود
و معناى آيه اين است كه: براى مؤمنين ساير شهرستانهاى غير مدينه جايز نيست كه همگى به جهاد بروند، چرا از هر شهرى يك عده بسوى مدينة الرسول كوچ نمىكنند تا در آنجا احكام دين را ياد گرفته و عمل كنند، و در مراجعت هموطنان خود را با نشر معارف دين انذار نموده، آثار مخالفت با اصول و فروع دين را گوشزد ايشان بكنند، تا شايد بترسند، و به تقوا بگرايند.از اينجا معلوم مىشود كه:اولا مقصود از تفقه در دين فهميدن همه معارف دينى از اصول و فروع آن است، نه خصوص احكام عملى، كه فعلا در لسان علماى دين كلمه فقه اصطلاح در آن شده، بدليل اينكه مىفرمايد:" وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ- و قوم خود را انذار كنند"، و معلوم است كه انذار با بيان فقه اصطلاحى، يعنى با گفتن مسائل عملى صورت نمىگيرد، بلكه احتياج به بيان اصول عقايد دارد.و ثانيا معلوم مىشود كه وظيفه كوچ كردن براى جهاد، از طلبه علوم دينى برداشته شده، و آيه شريفه به خوبى بر اين معنا دلالت دارد.و ثالثا معانى ديگرى كه مفسرين احتمال دادهاند- و ذيلا پارهاى از آنها نقل مىشود- از سياق آيه دور است، مثلا بعضى «1» گفتهاند: مقصود از اينكه فرمود: نبايد همه كوچ كنند اين است كه نبايد همه براى آموختن احكام دين به مدينه بيايند. بعضى «2» ديگر گفتهاند مقصود از كوچ كردن در جمله" فَلَوْ لا نَفَرَ" كوچ كردن براى جهاد، و مقصود از" ليتفقهوا" در شهر ماندن(1) مجمع البيان ج 3 جزء 11 ص 165(2) مجموعة من التفاسير ج 3 ص 219