استدلال بعضى به جمله فوق بر اينكه سكينت بر ابو بكر نازل شده، و چند اشكال بر آن استدلال‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 9

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 9

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 376

خداى تعالى از آن جناب كرده، و مبين راجع باشد به نصرت غير او.

پس با در نظر داشتن اين چند جواب، بايد گفت معناى آيه اين است كه: اگر شما مؤمنان، او را يارى نكنيد، بارى خداوند يارى خود را نسبت به او هويدا ساخت، (و همه به ياد داريد) در آن روزى كه احدى ياور و دافع از او نبود و دشمنان بى شمار او با هم يك‏دل و يك جهت و براى كشتنش از هر طرف احاطه‏اش كردند، و او ناگزير شد به اينكه از مكه بيرون رود و جز يك نفر كسى با او نبود، در آن موقعى كه در غار جاى گرفت و بهمراه خود (ابو بكر) مى‏گفت" از آنچه مى‏بينى اندوهناك مشو كه خدا با ماست و يارى بدست اوست" چگونه خداوند ياريش كرد.

سكينت خود را بر او نازل و او را با لشكريان غير مرئى كه به چشم شما نمى‏آمدند تاييد فرمود، و كلمه آنهايى را كه كفر ورزيدند- يعنى آن حكمى كه بر وجوب قتل او صادر نموده و دنبالش دست به اقدام زدند- خنثى و مغلوب نمود. آرى، كلمه خدا- يعنى آن وعده نصرت و اظهار دين و اتمام نورى كه به پيغمبرش داد- غالب و برتر است و خدا عزيز و مقتدرى است كه هرگز مغلوب نگشته، حكيمى است كه هرگز دچار جهل و در اراده و فعلش دچار خبط و غلط نمى‏شود.

از آنچه گذشت چند امر روشن مى‏گردد:

امر اول اينكه جمله" فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ" در عين اينكه متفرع بر جمله" إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ" شده متفرع بر جمله" فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ" نيز هست. چون همانطور كه گفتيم ظرف" اذ- زمانى كه" ظرف براى نصرت است، و كلام در مقام بيان يارى خداى تعالى از آن جناب است، و لا غير، در نتيجه تفريع نيز. تفريع بر ظرف است با مظروف. به بيان ساده‏تر، جمله" فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ" تفريع است بر جمله" فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ" نه بر جمله" يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ".

استدلال بعضى به جمله فوق بر اينكه سكينت بر ابو بكر نازل شده، و چند اشكال بر آن استدلال‏

و چه بسا بعضى «1» با اين آيه استدلال بر نزول سكينت بر ابى بكر كرده‏اند، به اين بيان كه رسول خدا (ص) لا يزال بر سكينتى از پروردگار خود بود و ديگر معنا ندارد كه در خصوص اينجا بفرمايد" ما سكينت خود را بر وى نازل كرديم"، پس بطور مسلم اين سكينت بر ابى بكر نازل شده.

ليكن چند اشكال بر اين استدلال وارد است: اول اينكه، با آيه‏

(1) تفسير المنار ج 10 ص 429

/ 565