اطاعت بدون قيد و شرط و بالاستقلال همان عبادت و پرستش است و مختص به خداى سبحان مى‏باشد - ترجمه تفسیر المیزان جلد 9

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 9

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 327

اطاعت بدون قيد و شرط و بالاستقلال همان عبادت و پرستش است و مختص به خداى سبحان مى‏باشد

" وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلَّا هُوَ" اين جمله، جمله‏اى است حاليه، و معنايش اين است كه يهود و نصارى براى خود رب‏هايى اتخاذ كردند، در حالى كه مامور نبودند مگر به اينكه خدا را بپرستند.

و اين كلام، دلالت بر چند مطلب دارد، اول اينكه همانطورى كه عبادت هر چيز مساوى با اعتقاد به ربوبيت او است، همچنين اطاعت بدون قيد و شرط هر چيز نيز مساوى با رب دانستن آن چيز است، پس طاعت هم وقتى بطور استقلال باشد خود، عبادت و پرستش است و لازمه اين معنا اين است كه شخص مطاع را بدون قيد و شرط و بنحو استقلال اله بدانيم، زيرا اله آن كسى است كه سزاوار عبادت باشد، و جمله مورد بحث بر همه اينها دلالت دارد، زيرا با اينكه ظاهر كلام اقتضاء داشت كه بفرمايد:" و ما امروا الا ليتخذوا ربا واحدا" بجاى" رب" كلمه" اله" را بكار برد، تا بفهماند اتخاذ رب بوسيله اطاعت بدون قيد و شرط، خود عبادت است، و رب را معبود گرفتن همان اله گرفتن است، چون اله به معناى معبود است- دقت فرمائيد.

دوم اينكه هر جا در كلام مجيد به عبادت خداى واحد دعوت كرده و مثلا فرموده:" لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ" «1» و يا فرموده:" فَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ" «2» و امثال آن، همانطورى كه مرادش عبادت نكردن غير خدا به معناى متعارف در عبادت خدا است، همچنين مقصودش نهى از اطاعت غير او نيز هست، زيرا در آيه مورد بحث مى‏بينيم وقتى مى‏خواهد يهود و نصارى را در اطاعت بدون قيد و شرط احبار و رهبان خود مؤاخذه نمايد، مى‏فرمايد:" و حال آنكه مامور نبودند مگر بعبادت معبودى واحد، كه جز او معبودى نيست".

و بر همين معنا دلالت مى‏كند آيه شريفه" أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ ..." «3» زيرا مقصود از عبادت شيطان اطاعت او است، و اين بحث، بظاهر يك بحث است ليكن هزار بحث از آن منشعب مى‏شود.

جمله" لا إِلهَ إِلَّا هُوَ" كلمه توحيدى را كه جمله" وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً" متضمن بود تتميم مى‏كند، چه بسيارى از بت‏پرستان با اينكه معتقد بوجود آلهه بسيارى بودند، ليكن در عين حال يك اله را مى‏پرستيدند. بنا بر اين گفتن اينكه جز اله واحدى را نپرستيد،

(1) معبودى جز من نيست پس مرا عبادت كنيد. سوره انبياء آيه 25

(2) پس مخوان با خدا معبودى ديگر را. سوره شعراء آيه 213

(3) آيا با شما اى بنى آدم عهد نكردم كه شيطان را نپرستيد كه او شما را دشمنى آشكار است و اينكه مرا بپرستيد اين است صراط مستقيم. سوره يس آيه 61

/ 565