آنچه سزاوار است در تفسير آيات مذكوره گفته شود - ترجمه تفسیر المیزان جلد 9

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 9

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 179

است كه در باره‏اش احتمال رود كه چيزى را قبل از اذن خدا و وحى آسمانى حلال كند، و حاشا بر ساحت مقدس خداى سبحان كه پيغمبرش را به عذابى عظيم تهديد كند، چون در شان او نيست كه بدون جرم عذاب بفرستد، در حالى كه او خودش پيغمبرش را معصوم از گناهان كرده، و معلوم است كه عذاب عظيم جز بر گناه عظيم نازل نمى‏شود. و اينكه بعضى گفته‏اند مقصود از اين گناه گناهان صغيره است درست نيست.

آنچه سزاوار است در تفسير آيات مذكوره گفته شود

پس آنچه سزاوار است كه در تفسير اين آيات گفته شود اين است كه: سنت جارى در انبياى گذشته اين بوده كه وقتى با دشمنان مى‏جنگيدند و بر دشمن دست مى‏يافتند، آنها را مى‏كشتند و با كشتن آنان از ديگران زهر چشم مى‏گرفتند تا كسى خيال جنگ با خدا و رسولش را در سر نپروراند. و رسم آنان نبود كه از دشمن اسير بگيرند و سپس بر اسيران منت نهاده و يا پول گرفته و آزادشان سازند، مگر بعد از آنكه دينشان در ميان مردم پايگير مى‏شد كه در اين صورت اسير را نمى‏كشتند و با منت نهادن و يا گرفتن بهاء آزاد مى‏كردند، هم چنان كه در خلال آياتى كه به رسول خدا (ص) وحى مى‏شد بعد از آنكه كار اسلام بالا گرفت و حكومتش در حجاز و يمن مستقر گرديد اين آيه نازل شد:" فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ حَتَّى إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً" «1» و گرفتن اسير و آزاد كردنش را تجويز كرد.

و بطورى كه از سياق كلام در آيه اولى از آيات مورد بحث برمى‏آيد عقاب در آن راجع به گرفتن اسير است. هم چنان كه جمله" لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ" كه در آيه دومى است نيز شاهد اين معنا است، چون مى‏فرمايد:" عذاب عظيم براى گرفتن شما است" و آنچه مسلمين در موقع نزول اين آيات گرفته بودند اسير بود، نه بهاى اسير. پس اينكه بعضى احتمال داده‏اند عقاب راجع به مباح شمردن بهاء و يا گرفتن آن باشد صحيح نيست.

بلكه جمله بعديش كه مى‏فرمايد:" فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالًا طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ" از آنجايى كه ابتداء شده است به فاء تفريع و فاء تفريع مى‏رساند كه اين جمله متفرع بر جمله قبلى است، خود شهادت مى‏دهد بر اينكه منظور از" غنيمت" معنايى است عمومى‏تر از بهاى اسير، و دلالت دارد بر اينكه مسلمين از رسول خدا (ص) درخواست كرده‏

(1) پس هر گاه رسيديد به كسانى كه كفر ورزيدند پس گردنها (شان) را بزنيد تا زمانى كه (از كثرت جراحات) سنگين و خسته‏شان كنيد آن گاه محكم ببنديد پس بعد از آن يا منت نهاده (و رهاشان سازيد) و يا فديه بگيريد و آزاد كنيد. سوره محمد (ص) آيه 4

/ 565