مغرور شدن مسلمين به كثرت نفراتشان و هزيمتشان در آغاز جنگ
" إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ" يعنى وقتى كه به مسرت درآورد شما را آن كثرتى كه در خود ديديد، و در نتيجه اعتمادتان به خدا قطع شد و بحول و قوه او تكيه نكرديد، بلكه بحول و قوت خود اعتماد نموديد و خاطر جمع شديد كه با اين همه كثرت كه در ما است در همان ساعت اول دشمن را هزيمت مىدهيم. و حال آنكه كثرت نفرات بيش از يك سبب ظاهرى نيست، و تازه سببيت آنهم به اذن خداست. آرى، مسبب الاسباب اوست.بخاطر همين معنا بعد از جمله" إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ" فرمود:" فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً" يعنى شما كثرت نفرات را سببى مستقل از خدا گرفتيد و اين كثرت نفرات اعتماد به خدا را از يادتان برد، و شما بخود آن سبب اعتماد نموديد، آن گاه خداوند به شما فهماند كه كثرت جمعيت سببى موهوم بيش نيست، و در وسع خود هيچ غنائى ندارد تا با غناى خود شما را بى نياز از خدا بگرداند و همچنين هيچ اثر ديگرى از خود ندارد." وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ"" بما" در معناى" مع ما" است يعنى با اينكه فراخ بود. و اين كنايه است از احاطه دشمن، و اينكه دشمن چنان شما را احاطه كرد كه زمين با همه گشاديش آن چنان بر شما تنگ شد كه ديگر مامنى كه در آنجا قرار گيريد و پناهى كه در آنجا بياسائيد، و از شر دشمن خود را نگهداريد نمىيافتيد، و در فرار كردنتان چنان فرار كرديد كه بهيچ چيز ديگر غير از فرار توجه نداشتيد.و بنا بر اين، آيه شريفه از جهت مضمون قريب المعنى است با آيه" إِذْ جاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا" «1» كه جنگ احزاب را يادآورى مىكند.و اينكه بعضى از مفسرين «2» گفتهاند معناى" وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ" اين است كه راه(1) آن دم كه از بالا و پائينتان سوى شما آمدند و چشمهايتان خيره گشت و جانها به گلوگاه رسيد و به خدا گمانهاى گوناگون برديد. سوره احزاب آيه 10(2) تفسير شريف لاهيجى ج 2 ص 244 مجمع التفاسير ج 2 ص 102