نكته موجود در جمله:" أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ ..." و اينكه ورود به جنت براى مؤمنين مجاهد مشروط به باقى ماندن آنان به صفاى ايمان و صلاح اعمال است
" أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي ..."كلمه" اعداد" به معناى فراهم آوردن و تهيه ديدن است، و اگر اينطور تعبير كرد و نفرمود" خدا وعده بهشتهايى به ايشان داده كه ..." براى اين است كه خاتمه امر ايشان معلوم نبود، يعنى معلوم نبود كه همه مؤمنين در آخر و سرانجام با ايمان از دنيا مىروند يا نه، لذا متناسب نبود بفرمايد:" خداوند وعده فلان و فلان داده" زيرا وعده امرى است حتمى و واجب- الوفا، بخلاف تهيه ديدن كه منافات ندارد كه خداوند تهيه ببيند ولى مؤمنين بر آن صفاى ايمان و صلاح اعمال باقى نمانند، و خداوند هم تخلف نكرده باشد، آرى، نه اصول قرآنى مىسازد و نه فطرت سليم راضى مىشود به اينكه خداى تعالى به خود نسبت دهد كه يكى از بندگان را بخاطر عمل صالحى كه كرده است مهر مغفرت و جنت بر دلش بزند، و آن گاه يكباره رهايش كند تا هر چه مىخواهد بكند.و لذا مىبينيم خداى سبحان هر جا وعدهاى داده آن را معلق و مشروط به عنوانى از عناوين عمومى از قبيل ايمان و عمل صالح نموده تا وجود و عدمش دائر مدار وجود و عدم آن شرط باشد.و هيچ سابقه ندارد كه در جايى از كلام خود وعدهاى را به اشخاص و بخاطر خود آنان داده باشد نه بخاطر اينكه مصداق عنوانى عمومى هستند. آرى، در قرآن كريم چنين سابقهاى نيست و هيچ وقت اينطور وعدهاى نداده است، چون اينطور وعده دادن و افرادى را ايمن از عذاب ساختن، با تكليف سازگار نيست، و لذا خداى تعالى همه جا وعدههاى خود را روى صاحبان عنوان مىبرد، نه روى اشخاص، مثلا مىفرمايد:" وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ- خدا بهشتها را به مردان و زنان با ايمان وعده داده است" «1» و نيز مىفرمايد:" مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ ...(1) سوره توبه آيه 72