تقسيم مؤمنين به سه گروه: سابقون اولون از مهاجرين و انصار و تابعين آنان به احسان. و بيان مراد از هر كدام‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 9

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 9

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 504

آگاه باشيد كه اين انفاق و دعاى خير رسول خدا (ص) مايه تقرب ايشان است، و خداوند وعده داده است كه ايشان را داخل رحمت خود كند، براى اينكه خداوند آمرزنده گناهان و مهربان با بندگان و اطاعت‏كاران است.

تقسيم مؤمنين به سه گروه: سابقون اولون از مهاجرين و انصار و تابعين آنان به احسان. و بيان مراد از هر كدام‏

" وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ ..."

قرائت معروف اين است كه" و الانصار"- به كسر راء- خوانده شود كه به" المهاجرين" عطف شود، كه در آن صورت تقديرش اين مى‏شود" پيشينيان اول از مهاجر، و پيشينيان اول از انصار و كسانى كه ايشان را به نيكويى پيروى كردند. ولى يعقوب كلمه مذكور را" الانصار"- با رفع- خوانده، و در نتيجه منظور از انصار تمامى انصار خواهند بود نه تنها پيشينيان اول ايشان.

و در اينكه مقصود از" سابقين اولين" چه كسانيند اختلاف است، بعضى «1» گفته‏اند:

منظور از ايشان آن كسانيند كه به دو قبله نماز گزارده‏اند. بعضى «2» ديگر گفته‏اند: مقصود از ايشان كسانيند كه بيعت رضوان كرده باشند، و بيعت رضوان، بيعت در حديبيه است. بعضى «3» ديگر گفته‏اند مقصود از ايشان تنها و تنها اهل بدراند. و بعضى «4» گفته‏اند كسانيند كه قبل از هجرت، مسلمان شدند، و اين چند وجهى كه ذكر شد دليل لفظى بر هيچ يك آنها در دست نيست.

چيزى كه ممكن است تا اندازه‏اى از لفظ خود آيه استشمام نمود و در حقيقت آيه شريفه، آن را تا حدى تاييد مى‏كند، اين است كه منظور از" سابقون اولون" كسانى‏اند كه قبل از هجرت ايمان آورده و پيش از واقعه بدر مهاجرت كردند و يا به پيغمبر ايمان آورده و او را منزل دادند، زيرا موضوع با دو وصف سابقون و اولون بيان شده، و اسمى از اشخاص و يا عناوين آنها برده نشده، و اين خود اشعار دارد بر اينكه بخاطر هجرت و نصرت بوده كه سبقت و اوليت اعتبار شده است.

آن گاه جمله‏اى كه بر سابقون و اولون عطف كرده يعنى جمله" وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ" طائفه و مردم ديگرى را ياد مى‏كند كه به وجه نيكو پيرو سابقون و اولون بودند، و آنكه با پيروى مناسب‏تر است وصف" سبق" است، نه اوليت، چون در برابر تابع نمى‏گويند:

" اول" بلكه مى‏گويند" سابق" هم چنان كه در مقابل اول نمى‏گويند" تابع" بلكه مى‏گويند" آخر" به شهادت آيه" لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ ...

(1 و 2 و 3 و 4) تفسير المنار، ج 11 ص 13

/ 565