تقسيم مؤمنين به سه گروه: سابقون اولون از مهاجرين و انصار و تابعين آنان به احسان. و بيان مراد از هر كدام
" وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ ..."قرائت معروف اين است كه" و الانصار"- به كسر راء- خوانده شود كه به" المهاجرين" عطف شود، كه در آن صورت تقديرش اين مىشود" پيشينيان اول از مهاجر، و پيشينيان اول از انصار و كسانى كه ايشان را به نيكويى پيروى كردند. ولى يعقوب كلمه مذكور را" الانصار"- با رفع- خوانده، و در نتيجه منظور از انصار تمامى انصار خواهند بود نه تنها پيشينيان اول ايشان.و در اينكه مقصود از" سابقين اولين" چه كسانيند اختلاف است، بعضى «1» گفتهاند:منظور از ايشان آن كسانيند كه به دو قبله نماز گزاردهاند. بعضى «2» ديگر گفتهاند: مقصود از ايشان كسانيند كه بيعت رضوان كرده باشند، و بيعت رضوان، بيعت در حديبيه است. بعضى «3» ديگر گفتهاند مقصود از ايشان تنها و تنها اهل بدراند. و بعضى «4» گفتهاند كسانيند كه قبل از هجرت، مسلمان شدند، و اين چند وجهى كه ذكر شد دليل لفظى بر هيچ يك آنها در دست نيست.چيزى كه ممكن است تا اندازهاى از لفظ خود آيه استشمام نمود و در حقيقت آيه شريفه، آن را تا حدى تاييد مىكند، اين است كه منظور از" سابقون اولون" كسانىاند كه قبل از هجرت ايمان آورده و پيش از واقعه بدر مهاجرت كردند و يا به پيغمبر ايمان آورده و او را منزل دادند، زيرا موضوع با دو وصف سابقون و اولون بيان شده، و اسمى از اشخاص و يا عناوين آنها برده نشده، و اين خود اشعار دارد بر اينكه بخاطر هجرت و نصرت بوده كه سبقت و اوليت اعتبار شده است.آن گاه جملهاى كه بر سابقون و اولون عطف كرده يعنى جمله" وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ" طائفه و مردم ديگرى را ياد مىكند كه به وجه نيكو پيرو سابقون و اولون بودند، و آنكه با پيروى مناسبتر است وصف" سبق" است، نه اوليت، چون در برابر تابع نمىگويند:" اول" بلكه مىگويند" سابق" هم چنان كه در مقابل اول نمىگويند" تابع" بلكه مىگويند" آخر" به شهادت آيه" لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ ...(1 و 2 و 3 و 4) تفسير المنار، ج 11 ص 13