سخن" قرظى" مبنى بر اينكه تمامى اصحاب پيامبر (ص) آمرزيده‏اند و خوب و بدشان اهل بهشتند و نقد و رد آن سخن‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 9

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 9

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 519

اين حرف مطلبى است كه آيات قرآنى بطور قطع و صريح با آن مخالف است. و همچنين جمله ديگر اين روايت كه فرمود" و خداوند بعد از آنكه راضى شده باشد ديگر غضب نمى‏كند" كه مقصود از آن اين است كه بعد از آن رضايتى كه در آيه مذكور است خشم نمى‏كند، نه اينكه بعد از هيچ رضايتى خشم نمى‏كند، زيرا اين نيز باطل است، (و چه بسا اشخاصى كه نخست خدا از ايشان راضى باشد و بعدا بخاطر گناهانى كه مرتكب شده و يا مى‏شوند خداوند بر ايشان خشم بگيرد).

سخن" قرظى" مبنى بر اينكه تمامى اصحاب پيامبر (ص) آمرزيده‏اند و خوب و بدشان اهل بهشتند و نقد و رد آن سخن‏

و نيز در الدر المنثور آمده كه ابو الشيخ و ابن عساكر از ابى صخر حميد بن زياد روايت كرده‏اند كه گفت: من به محمد بن كعب قرظى گفتم نظر شما در باره اصحاب رسول خدا (ص) چيست؟ و منظورم اين بود كه با آن فتنه‏ها كه بر پا كردند خدا با آنان چه معامله‏اى مى‏كند؟ او گفت: خداوند تمامى اصحاب رسول خدا (ص) را آمرزيده و در كتاب خود بهشت را بر همه‏شان چه خوب و چه بد واجب گردانيده است.

گفتم: در كجاى قرآن خداوند چنين وعده‏اى داده كه خوب و بد اصحاب پيغمبر را به بهشت ببرد؟ گفت: مگر نخوانده‏اى كه مى‏فرمايد:" وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ ..." كه بهشت و رضوان را بر ياران آن جناب واجب كرده، و آن شرطى كه در باره تابعان (يعنى ديگر مسلمانان) كرده در باره آنان نكرده.

پرسيدم خداوند چه شرطى بر تابعان كرده؟ گفت: بر آنان شرط كرده كه مهاجرين و انصار را به احسان پيروى كنند، و مقصودش اين بوده كه كارهاى نيك ايشان را پيروى بكنند، و ليكن به كارهاى زشت آنان اقتداء نكنند. ابو صخر مى‏گويد به خدا قسم اين تفسير چنان به نظرم تازه رسيد كه تو گويى من تا كنون آيه را نخوانده بودم، و از كسى هم تفسير نشنيده بودم تا آنكه محمد بن كعب آن را برايم گفت «1» مؤلف: بطورى كه ملاحظه مى‏كنيد اين روايت براى اصحاب، كارهاى بد و نيك و اطاعت و نافرمانى مسلم دانسته چيزى كه هست مى‏گويد خداوند از ايشان راضى شده، و همه گناهان و نافرمانيهايشان را آمرزيده و در برابر گناهان كيفرشان نمى‏دهد. و اين حرف همان حرفى است كه در بيان گذشته گفتيم كه مقتضاى آن، تكذيب بسيارى از آيات قرآن كريم است، چون آيات بسيارى دلالت مى‏كند بر اينكه خداوند از فاسقان و ظالمان راضى نيست، و ايشان را دوست نداشته و هدايت نمى‏كند. و آياتى بيشتر از آن آيات كه بر عموميت جزاى نيك‏

(1) الدر المنثور ج 3 ص 271

/ 565