تحريك و تشويق مسلمين به قتال و كارزار با بيان اينكه جهاد صحنه آزمون است و ...
و نيز به منظور تحريكشان تعريفشان مىكند به اينكه لازمه ايمانشان به خداى مالك خيرات و شرور و مالك منافع و مضار ايشان اين است كه جز از او نترسند، بدين وسيله دلهايشان را تقويت نموده و بر امر كارزار با دشمن تشجيعشان مىكند، و در آخر اين معنا را خاطرنشان مىسازد كه شما مورد امتحان خدا قرار گرفتهايد، و بايد از نظر خلوص نيت و قطع پيوندهاى دوستى و فاميلى با مشركين از امتحان درآئيد، تا به آن اجرهايى كه مخصوص مؤمنين واقعى است نائل شويد." قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ ..."- بار ديگر امر به قتال را تكرار مىكند چون با تحريك و تشويقى كه گذشت حالا ديگر بهتر مورد قبول واقع مىشود. آرى، امر اولى ابتدايى بود و مسبوق به تحريك و يا تشويقى نبود، بخلاف دومى كه امر اول توطئه و زمينهچينى آن را كرده و مامورين را كاملا آماده ساخته است.علاوه بر اينكه جمله" يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَ يُخْزِهِمْ ... وَ يُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ" نيز مؤكد امر و مشوق مامورين است بر امتثال و اجراى آن. گفتن اين معنا كه كشتار مشركين به دست مؤمنين عذاب خداست و در حقيقت مؤمنين ايادى خداى سبحانند، و نيز تذكر اينكه مشركين خوار خواهند شد و خداوند ايادى خود را نصرت خواهد داد و داغ دلهايشان را از كفار خواهد گرفت خود مشوقى است كه آنان را با ارادهاى صاف و جرأت و نشاط وافى بسوى عمل سوق مىدهد." وَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلى مَنْ يَشاءُ ..."- اين آيه به منزله استثنايى است كه مىرساند حكم قتال بطور مطلق نيست." أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ ..."اين آيه به منزله تعليل ديگرى است براى وجوب قتال و نتيجه آن هم تحريك مؤمنين است بر قتال و هم اينكه حقيقت امر را براى آنان بيان مىكند، و خلاصه آن بيان اين است كه: دار دنيا دار امتحان و زورآزمايى با ناملايمات است زيرا كه نفوس انسانها در ابتداى خلقتشان از خير و شر و سعادت و شقاوت و هر رنگ ديگرى پاك بوده، و مراتب نزديكى و تقرب به خدا را تنها به كسانى مىدهند كه نسبت به خدا و آيات او ايمان خالص داشته باشند، خلوص ايمان هم جز به امتحان هويدا نمىشود. آرى، مقام عمل است كه پاكان و ناپاكان را از هم جدا مىكند، و مردان مخلص را از كسانى كه فقط ادعاى ايمان دارند جدا مىسازد.و چون چنين است حتما بايد اين هايى كه ادعا مىكنند به اينكه ما جان و مال خود را به