جواب به صاحب المنار و بيان اينكه عمل رسول خدا (ص) اولى و اصلح بوده است نه ترك اولى
و چقدر خوب بود مىفهميديم كه اين مفسر در كلام خودش چه چيزى اضافه بر كلام فخر رازى گفته. رازى و غير او هم همين را مىگفتند كه عفو در مقابل ترك اولى بوده. و ترك اولى در عرف متشرعه ذنب شمرده نمىشود و مستتبع عقاب نيست. حاصل حرف اين مفسر هم همين بود كه عفو در مقابل ترك اصلح بوده. تنها تفاوتى كه ميان گفته وى و گفتار رازى است اين است كه وى ترك اصلح را ذنب لغوى دانسته.و ما در سابق بيان كرديم كه به دلالت آيات قرآنى اذن رسول خدا (ص) نه ذنب عرفى بود نه لغوى. زيرا بيرون نرفتن منافقين و تخلفشان از جهاد اولى و اصلح بود، و فائده و مصلحت آن اين بود كه لشكريان اسلام را دچار فتنه و اختلاف كلمه نكردند. و اين مصلحت بعينه در صورت اجازه ندادن آن جناب نيز وجود داشت، زيرا اگر هم اجازه نمىداد منافقين در جهاد شركت نمىكردند و پيغمبر اكرم (ص) اين معنا را مىدانست، چون قبلا كفر و نفاق آنان برايش ثابت شده بود، چنان كه قرآن كريم هم به وى خبر مىدهد كه:" وَ لَوْ أَرادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً". پس، از اينكه هيچ گونه جنب و جوشى از خود نشان ندادند پيدا بود كه نمىخواستند در جهاد شركت جويند، و رسول خدا (ص) اجل از اين بود كه مطلبى را كه همه مىدانند او نداند.آنهم با اينكه خود قرآن در آيه" وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ" «2» او را آشنا و مطلع از منافقين دانسته با اين حال چگونه ممكن است رسول خدا (ص) از كلمات كسانى(1) سوره انفال آيه 67(2) تو آنان را از لحن گفتارشان خوب مىشناسى. سوره محمد آيه 30