چند روايت در بيان مقصود از جمله:" نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ"
و در عيون به سند خود از قاسم بن مسلم از برادرش عبد العزيز بن مسلم روايت مىكند كه گفت: من از حضرت رضا (ع) معناى جمله" نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ" را پرسيدم، فرمود:خداى تعالى دچار فراموشى و سهو نمىشود، نسيان و سهو از خصوصيات مخلوق حادث است، مگر نشنيدهاى كه خداوند فرموده:" وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا- پروردگار تو فراموش كار نيست".معناى اينكه در آن آيه فرمود:" خدا را فراموش كردند خدا هم ايشان را فراموش كرد" اين است كه به كيفر اينكه خدا را فراموش كردند خدا هم خود ايشان را از ياد خودشان برد و در نتيجه خود را فراموش كردند، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده:" وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ- و نباشيد مثل كسانى كه خدا را فراموش كردند و خدا هم خودشان را از يادشان برد، ايشان همان مردم فاسقند" و اگر در آن آيه ديگر فرموده:" فَالْيَوْمَ نَنْساهُمْ كَما نَسُوا لِقاءَ يَوْمِهِمْ هذا" معنايش اين است كه ما امروز ايشان را وا مىگذاريم همانطورى كه ايشان خدا را ترك گفته و خود را براى ديدار امروزشان آماده نساختند «2».و در تفسير عياشى از جابر از ابى جعفر (ع) روايت شده كه از آيه" نَسُوا اللَّهَ" سؤال شد، ايشان در جواب فرمود: اطاعت خدا را ترك كردند، پس ايشان را فراموش كرد يعنى ترك كرد «3».و در همان كتاب از ابى معمر سعدانى روايت شده كه گفت: على (ع) در معناى آيه" نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ" فرمود: مقصود اين است كه ايشان خدا را در دار دنيا فراموش كردند و او را اطاعت ننموده، به او و رسولش ايمان نياوردند، خدا هم ايشان را در روز قيامت فراموش كرد، يعنى از ثواب خود بهرهاى براى آنان نگذاشت و در نتيجه مانند كسانى شدند كه در تقسيم خير از قلم افتاده باشند «4».مؤلف: اين روايت را مرحوم صدوق هم در كتاب معانى به سند خود از ابى معمر از(1) مجمع البيان ج 5 ص 49(2) عيون اخبار الرضا، ط تهران، ج 1 ص 125، ح 18(3) تفسير عياشى ج 2 ص 95 ح 85(4) تفسير عياشى ج 2 ص 96 ح 86