صفحهى 560
" أَ وَ لا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ..."
استفهام در اين آيه استفهام تقرير است، و آيه چنين معنا مىدهد: چرا ايشان تفكر نمىكنند و عبرت نمىگيرند، با اينكه مىبينند در هر سالى يك يا دو بار مورد امتحان قرار مىگيرند و در همه نوبتها از امتحان مردود گشته و نمىتوانند از امتحان خدايى بيرون آيند، و توبه نمىكنند و متذكر نمىشوند، و اگر در اين باره فكر مىكردند قطعا بيدار مىشدند و وظيفه واجب و حياتى خود را تشخيص مىدادند، و يقينشان مىشد كه ادامه اين كفر و نفاق باعث مىشود هر سالى كه بگذرد پليدى تازهاى بر پليديهايشان افزوده گشته، سرانجام هلاكت دائمى و خسران ابديشان حتمى شود.
" وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ هَلْ يَراكُمْ مِنْ أَحَدٍ ..."
اين خصيصه ديگرى از خصايص منافقين است كه وقتى سورهاى از سورههاى قرآن نازل مىشود- و قهرا ايشان هم حاضرند و مىشنوند- بيكديگر نگاهى مىكنند كه معناى نگاه كردنشان اين است كه آيا كسى شما را مىبيند؟ و اين حرف حرف كسى است كه مطلبى را بشنود كه طاقت شنيدنش را نداشته، و نتواند قيافه خود را از ناراحتى حفظ كند، و از قلق و اضطراب درونى رنگش هم عوض شود و بترسد كه ديگران از برگشتن رنگ رويش آنچه را كه در دل او است بخوانند و از سر درونش آگاه شوند، لا جرم به كسى كه از حال وى و باطنش خبر دارد رو كرده و از او بپرسند آيا كسى از اطرافيان از وضع وى خبردار شده يا نه.
پس، اينكه فرمود:" نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ" مقصود از بعض منافقين هستند، و اين خود از ادلهاى است كه دلالت مىكند بر اينكه ضمير" فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ" كه در آيه قبلى بود نيز به منافقين برمىگردد، و معناى" نَظَرَ بَعْضُهُمْ"،" نظر بعضهم نظر قلق مضطرب" است، يعنى بعضى به بعضى نگاه مىكند، نگاه كردن كسى كه مضطرب باشد و بترسد از اينكه اسرارش فاش شده باشد.
و جمله" هَلْ يَراكُمْ مِنْ أَحَدٍ" جمله" نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ" را تفسير مىكند و آن را چنين معنا مىدهد:" بعضى به بعض نگاه كردند، نگاه كسى كه مىگويد: آيا كسى شما را ديد" و كلمه" من" در جمله" من احد" براى تاكيد، و كلمه" احد" فاعل" يراكم" است.
و از ظاهر سياق برمىآيد كه معناى" ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ" اين است كه از حضور پيغمبر برمىگردند در حالى كه خدا دلهايشان را از فرا گرفتن و دريافتن آيات الهى و ايمان به آن برگردانيده است، بجهت آنكه مردمى هستند كه حرف حق به گوششان نمىرود. پس مىتوان گفت جمله" صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ"- البته بنا به گفته علماى