صفحهى 63
و گفتار آن مفسرى كه گفته: منظور اين است كه خدا ميان آدمى و بهرهمند شدن از قلبش واسطه است، هر وقت بخواهد قلب او را از كار مىاندازد، پس چنين نيست كه انسان هميشه بتواند ما فات را جبران كند، و چون چنين است جا دارد انسان هر چه زودتر طاعات را انجام داده و امروز و فردا نكند، و خلاصه اين آيه انسان را تحريك مىكند به اينكه قبل از رسيدن مرگ، طاعات خدا را انجام دهد.
و آن مفسرى كه گفته: معناى آيه اين است كه خداوند مالك دلها و مقلب القلوب است، مىتواند دلها را از حالى به حال ديگرى برگرداند، و چون مسلمين از جنگ مىترسيدند مىفرمايد خداوند قادر است كه اين ترس ايشان را مبدل به امنيت و آرامش نموده، و ميان ايشان و آن اوهام و خيالاتى كه باعث ترس ايشان است حائل گردد.
هم چنان كه در حديثى از ائمه اهل بيت (ع) نيز آمده كه منظور آيه اين است كه خداى سبحان حائل است و نمىگذارد كه مردم حق را باطل و باطل را حق ببينند، و به زودى در بحث روايتى خواهد آمد- ان شاء اللَّه-.
" وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ" امام سجاد و امام باقر از ائمه اهل بيت (ع) و همچنين زيد بن ثابت و ربيع بن انس و ابو العاليه بطورى كه مجمع البيان نقل كرده آيه را" لتصيبن"- با لام و نون تاكيد ثقيله- قرائت كردهاند، و بقيه قاريان آن را" لا تصيبن"- بالاى ناهيه و نون تاكيد ثقيله- قرائت نمودهاند «1».
و بهر تقدير كه باشد مىخواهد همه مؤمنين را از فتنهاى كه مخصوص به ستمكاران از ايشان است و مربوط به كفار و مشركين نيست زنهار دهد، و اگر در عين اينكه مختص به ستمكاران از مؤمنين است و مع ذلك خطاب را متوجه به همه مؤمنين كرده براى اين است كه آثار سوء آن فتنه گريبانگير همه مىشود.
و دليلى كه دلالت كند بر اينكه" عقاب" در جمله" وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ" مختص به عقاب دنيوى از قبيل اختلافات قومى و شيوع قتل و فساد و از ميان رفتن امنيت و آسايش باشد در دست نيست، و بهمين جهت بايد مقصود از فتنه هر چند مختص به بعضى از مؤمنين است فتنهاى باشد كه تمامى افراد امت بايستى در صدد دفع آن برآيند، و با امر به معروف و نهى از منكر كه خدا بر ايشان واجب كرده از شعلهور شدن آتش آن جلوگيرى بعمل آورند.
(1) مجمع البيان ج 3 ص 127 جزء 9 ط بيروت.