ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 10 -صفحه : 573/ 133
نمايش فراداده

بله، البته بين دو نشاة دنيا و آخرت فرق هست، و آن اين است كه در آخرت نعمتها و كرامتها همه خالصند و نهايت درجه از صفا و خلوص را دارند، ولى همين نعمتها و كرامتها در دنيا مشوب و ناخالصند. و نظير آن آيات آيه زير است كه مى‏فرمايد:

" إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ، نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ" «1»

هر چند اين آيات ظاهرند در اينكه اين نازل شدن و بشارت آوردن ملائكه در روز مرگ صورت مى‏گيرد، چون فرموده:" كُنْتُمْ تُوعَدُونَ- وعده‏اش به شما داده شده بود" و نيز فرموده:" أَبْشِرُوا- مژده باد شما را به بهشت"، و ليكن همانطور كه قبلا نيز گفتيم صرف اثبات يك زمان، كافى نيست در نفى زمان ديگر. اين بود نظريه ما، كه اطلاق لفظ آيه بر آن دلالت مى‏كرد، و آيات ديگر هم آن را تاييد مى‏نمود، ولى بيشتر مفسرين جمله" لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ" را مقيد به روز مرگ و روز قيامت نموده، و در اين نظريه به آيات مربوط به آخرت استناد جسته‏اند و خصوصيتى را كه لفظ" الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ" دارد در نظر نگرفته خيال كرده‏اند كه ايمان و تقوا دو امر متقارب و ملازم يكديگرند، و چنين نتيجه گرفته‏اند كه آيه مى‏خواهد بگويد:" اولياى خدا كه همان متقين از اهل ايمان هستند در آخرت نه خوفى دارند و نه اندوهى" ولى خواننده محترم خود مى‏داند كه اين تقييد هيچ دليلى ندارد.

و بعضى «2» از مفسرين نظريه ما را اختيار كرده و گفته‏اند" جمله مورد بحث هم شامل خوف و اندوه دنيا مى‏شود و هم خوف و اندوه آخرت" و ليكن از يك جهت ديگر معناى آيه را تباه كرده و گفته‏اند:" مراد از اولياى خدا آن طور كه آيه بعدى تفسيرش مى‏كند همه متقين از مؤمنين‏اند، و مراد از اينكه فرمود: خوف و اندوهى ندارند اين است كه مؤمنين با تقوا، نه آن خوفى را كه بر كفار و فاسقان و ظالمان عارض مى‏شود- كه همان اهوال موقف محشر و عذاب آن موقف و عذاب آخرت است- دارند، و نه اندوه آنان را، چون كفار اين اندوه را دارند كه چرا تا در دنيا بودند براى امروز خود كارى نكردند، و مؤمنين با تقوا نه آن خوف را دارند و نه اين اندوه را، نه در دنيا و نه در آخرت.

(2) تفسير المنار، ج 11، ص 416.