ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

توجيه و توضيحى در مورد اينكه اولياى خدا، ترس
...

توجيه و توضيحى در مورد اينكه اولياى خدا، ترس و اندوهى ندارند و بيان اينكه اطلاق جمله:" لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ" شامل نفى ترس و اندوه هم در دنيا و هم در آخرت مى‏شود ‏

چون خوف هميشه از اينجا سرچشمه مى‏گيرد كه نفس، احتمال ضررى را بدهد كه ضرر او است، و از اين راه اندوه به دل وارد مى‏شود كه آدمى چيزى را كه دوست داشته از دست بدهد، و يا چيزى را كه كراهت داشته گرفتارش شود. و خلاصه، خوف و اندوه به خاطر از دست دادن نفع و يا برخورد با ضرر دست مى‏دهد، و تحقق اين خوف و اندوه وقتى قابل تصور است كه آدمى براى خود ملك و يا حقى نسبت به آن چيزى كه از آن خوف و اندوه دارد قائل باشد، مثلا خود را مالك فرزند و يا جاه، و يا آنها و غير آنها را متعلق حق خود بداند، و اما چيزى را كه مى‏داند به هيچ وجه بين او و آن چيز علقه و رابطه‏اى نيست، هيچ وقت در باره آن نه ترسى پيدا مى‏كند و نه اندوهى. و بر اين حساب اگر كسى را فرض كنيم كه معتقد است به اينكه تمامى عالم و تك تك موجودات آن و حتى وجود خودش ملك مطلق خداى سبحان است و احدى در اين ملكيت شريك او نيست قهرا خود را نيز مالك هيچ چيز نمى‏داند، و هيچ چيزى را متعلق حق خود به حساب نمى‏آورد تا در باره آن دچار خوف و يا اندوه گردد، و اين حالت همان وضعى است كه خداى تعالى اولياى خود را به داشتن آن توصيف نموده و فرموده:

" أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ".

پس اولياى خدا نه از چيزى مى‏ترسند، و نه براى چيزى اندوه مى‏خورند- نه در دنيا و نه در آخرت- مگر آنكه خداى تعالى اراده كند كه آنان از چيزى بترسند و يا در باره آن اندوه خورند، همانطور كه از آنان خواسته است تا از پروردگارشان بترسند، و از فوت كرامتى الهى كه از آنان فوت شده اندوه بخورند، و همه اينها مراحلى است از تسليم خدا شدن- دقت بفرمائيد.
بنا بر اين، اطلاق آيه كه خوف و اندوه را بطور مطلق از اولياى خدا نفى مى‏كند، دلالت دارد بر اينكه اولياى خدا هم در دنيا متصف به نداشتن خوف و اندوهند، و هم در آخرت. و اما امثال آيات:" إِلَّا الْمُتَّقِينَ يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِآياتِنا وَ كانُوا مُسْلِمِينَ" «1»، منافاتى با اين اطلاق ندارد، زيرا هر چند ظاهر آن آيات اين است كه در مقام معرفى اولياى خدا است به آن معنايى كه آيه مورد بحث براى اولياى خدا كرده الا اينكه‏
صرف اثبات عدم خوف و عدم حزن در روز قيامت ثابت نمى‏كند كه در دنيا خوف و حزن دارند، (چون به قول معروف اثبات شى‏ء نفى ما عدا نمى‏كند).


(1) مگر متقين كه به ايشان گفته مى‏شود: اى بندگان من امروز هيچ ترسى بر شما نيست، و اندوهى نخواهيد داشت، و متقين همان كسانى هستند كه به آيات ما ايمان دارند و تسليم ما بوده‏اند." سوره زخرف، آيه 68 و 69"

/ 573