معناى جمله:" وَ فارَ التَّنُّورُ" و اقوال مختلفى كه در معناى تنور و فوران آن گفتهاند
" حَتَّى إِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ ..."وقتى گفته مىشود:" فار القدر يفور فورا و فورانا" معنايش اين است كه ديگ به جوش آمد و فوران كرد، يعنى به شدت جوشيد. و وقتى گفته مىشود:" فار النار" معنايش اين است كه آتش مشتعل شد و شعلهاش بالا رفت، و كلمه" تنور" از لغات مشترك فارسى و عربى است، احتمال هم دارد كه در اصل فارسى بوده و در عرب مورد استعمال قرار گرفته باشد و به معناى محلى است كه خمير را براى پخته شدن به آن مىچسبانند.و" فوران تنور" به معناى جوشيدن آب از داخل تنور و سرازير شدن از تنور است، در روايات نيز آمده كه در ماجراى طوفان نوح اولين نقطهاى كه آب از آن فوران كرد يك تنور بود و بنا بر اين روايت، الف و لامى كه در آيه شريفه بر سر كلمه تنور آمده الف و لام عهد خواهد بود يعنى آن تنور معهود، در خطاب، فوران كرد «1». احتمال هم دارد فوران تنور به معناى جوشيدن تنور نانوايى نباشد بلكه كنايه باشد از شدت غضب خداى تعالى كه در اين صورت نظير عبارت" حمى الوطيس" خواهد بود، كه وقتى در مورد جنگ استعمال مىشود اين معنا را مىدهد كه تنور جنگ گرم شد و آتش جنگ شعلهور گرديد، پس اينكه فرمود:" حَتَّى إِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ" معنايش اين است كه وضع نوح و قومش به همان منوال ادامه داشت، تا آنكه امر ما آمد، يعنى امر ربوبى تحقق يافته و متعلق به آنان گرديد و آب از تنور جوشيد، و يا غضب الهى شدت گرفت كه در آن هنگام ما به نوح چنين و چنان گفتيم.و در معناى كلمه" تنور" اقوال ديگرى نيز هست كه از فهم به دور است، مثل قول آن مفسرى كه گفته مراد از تنور طلوع فجر است، و معناى آيه اين است كه" امر به همان منوال بود تا آنكه امر ما آمد، و فجر كه لحظه اول عذاب بود طلوع كرد" و قول آن مفسر ديگر كه گفته مراد از تنور بلندترين نقطه زمين و مشرفترين آن است و معناى آيه اين است كه آب از نقاط بلند زمين فوران كرد، و قول بعضى ديگر كه گفتهاند تنور به معناى همه روى زمين است. «2»" قُلْنَا احْمِلْ فِيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ" - يعنى ما به نوح دستور داديم كه از هر جنسى از اجناس حيوانات يك جفت يعنى يك نر و يك ماده سوار بر كشتى كن.(1 و 2) مجمع البيان، ج 5، ص 163، چاپ ايران.