انگيزه بت پرستى قوم نوح (ع) و محاجه آن جناب با آنان در سطح فهمشان‏ ‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پس معلوم مى‏شود نوح (ع) قوم خود را دعوت مى‏كرده به اينكه از پرستش بت‏ها دست بردارند، و تهديدشان مى‏كرده به روزى كه عذابى اليم از ناحيه خدا بر سرشان آيد، و اگر فرمود: عذاب روزى كه آن روز اليم- مولم و دردناك- است، با اينكه خود عذاب مولم است، در حقيقت از باب توصيف ظرف- يوم- است به صفت مظروف آن- يعنى عذاب-.

با بيانى كه گذشت جلو اشكالى كه بعضى «1» كرده‏اند گرفته مى‏شود، و آن اين است كه گفته‏اند: با اينكه عذاب مشركين قطعى است، چرا نوح (ع) گفته: من مى‏ترسم عذاب بر شما نازل شود، با اينكه ترسيدن، مخصوص خطر محتمل است نه خطر قطعى، (زيرا نوح خود را معرفى كرد به اينكه من فقط يك واسطه هستم، و واسطه نمى‏تواند بطور قطع از آمدن عذاب خبر دهد، چون عذاب به دست او نيست، و از نظر او يك خطر محتمل است نه يك خطر قطعى و حتمى.)

انگيزه بت پرستى قوم نوح (ع) و محاجه آن جناب با آنان در سطح فهمشان‏ ‏

و كوتاه سخن اينكه نوح (ع) مردم را به توحيد و وحدانيت خداوند سبحان دعوت مى‏كرد و آنان را از عذاب اليم مى‏ترساند، و بدين جهت مى‏ترساند كه ايشان بت مى‏پرستيدند، و انگيزه بت‏پرستى‏شان اين بود كه از خشم بت‏ها مى‏ترسيدند، نوح در مقام مقابله با آنان برآمد به اينكه اين اللَّه سبحان است كه خالق شما و مدبر شؤون زندگى شما و امور معاش شما است، و براى همين منظور هم آسمانها و زمين را آفريد، خورشيد را تابنده و قمر را نورانى كرد، بارانها را از آسمان بارانيد، زمين را رويانيد و باغها را ايجاد كرده و نهرها را به جريان در آورد، كه اين بيانات نوح را خداى تعالى در سوره نوح حكايت كرده.

و چون اللَّه سبحان چنين خدايى است و چون او پروردگار شما است، پس بايد تنها از او بترسيد، و به انگيزه ترستان تنها او را بپرستيد.
و اين حجت در حقيقت حجتى است برهانى كه اساس آن يقين است، و ليكن از نظر قوم نوح كه گفتيم مردمى ساده لوح و قديمى بودند برهانى جدلى رسيد، چون به خاطر ساده نگريشان اين دلواپسى را داشتند كه نكند خداى تعالى آنان را به خاطر مخالفتشان مورد خشم قرار دهد، آرى بت‏پرستان نيز خداى تعالى را ولى امر خود و اصلاح كننده شؤون خود مى‏دانند، و أمر او را با أمر اولياى بشرى، يعنى آنهايى كه به پائين‏تر از خود حكومت مى‏كنند مقايسه نموده و فكر مى‏كردند همانطورى كه بايد در برابر كدخدا و يا شاه سر تسليم فرود آورد، و در برابر آنان‏
خضوع نموده و تسليم اراده آنان شد، و اگر كسى از خضوع در برابر آنان و تسليم در برابر اراده آنان استكبار بورزد، بر او خشم مى‏گيرند و او را به خاطر تمردش عقاب مى‏كنند، بايد به همين قياس خداى تعالى و يا اربابى كه امور عالم و ولايت نظام جارى در آن به آنها ارجاع شده را راضى نگه بداريم، و به منظور خاموش كردن آتش خشم او عبادتش كنيم و به درگاهش تقرب بجوئيم، يعنى مثلا قربانى و نذر و نياز و انحاء ديگر عبادات تقديمش بداريم.


(1) مجمع البيان، ج 5، ص 155، چاپ ايران.

/ 573