چند بحث قرآنى، روايتى، تاريخى و فلسفى پيرامون داستان نوح (ع)
1- اجمالى از اصل داستان
نام نوح (ع) در چهل و چند جاى قرآن كريم آمده و در آنها به قسمتى ازداستان آن جناب اشاره شده، در بعضى موارد بطور اجمال و در برخى بطور تفصيل، ليكن در هيچ يك از آن موارد مانند داستاننويسان كه نام، نسب، دودمان، محل تولد، مسكن، شؤون زندگى، شغل، مدت عمر، تاريخ وفات، مدفن و ساير خصوصيات مربوط به زندگى شخصى صاحب داستان را متعرض مىشوند به جزئيات آن جناب پرداخته نشده علتش هم اين است كه قرآن كريم كتاب تاريخ نيست تا در آن به شرح زندگى فرد فرد مردم و اينكه چه كسى از نيكان و چه كسى از بدان بوده بپردازد.بلكه قرآن كريم كتاب هدايت است و از امور گذشتگان آنچه مايه سعادت مردم است متعرض مىشود، و براى مردم شرح مىدهد كه حق صريح كدام است تا مردم همان را برنامه زندگى خود كرده و در حيات دنيوى و اخروى رستگار گردند، و بسا مىشود كه به گوشهاى از قصص انبياء و امتهاى آنان اشاره مىكند تا مردم بفهمند سنت و روش خداى تعالى در ساير امتها چه بوده، تا اگر كسى هست كه مشمول عنايت و موفق به كرامت است عبرت بگيرد، و كسى هم كه چنين نيست آن سرگذشتها را بشنود تا حجت بر او تمام شود.و داستان نوح (ع) در شش سوره از سورههاى قرآنى بطور تفصيل آمده، و آن سورهها عبارتند از: 1- اعراف 2- هود 3- مؤمنون 4- شعراء 5- قمر 6- نوح، و از همه اين موارد مفصلتر سوره هود متعرض آن شده، زيرا سرگذشت آن جناب در بيست و پنج آيه يعنى از آيه 25 تا 49 طول كشيده است.