هر كس در جايى كه لايق آنست قرار داده مى‏شود ‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و يا مى‏فرمايد:
" أَنِّي لا أُضِيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ" «1».

مطلب ديگرى كه در باره جمله مورد بحث داريم اينست كه وقوع اين جمله، يعنى جمله" وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ" كه از اعتناء به فضل هر صاحب فضلى حكايت مى‏كند بعد از جمله" يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى" كه مى‏فهماند خداى تعالى همه انسانها را برخوردار از زندگى مى‏كند اشعار به دو نكته دارد:

يكى اينكه: مى‏فهماند منظور از متاع در جمله اولى متاع عمومى و مشترك بين همه افراد مجتمع است. و به عبارتى ديگر منظور از متاع، زندگى اجتماعى حسن است، و منظور از فضل در جمله دوم خصوص آن مزايايى است كه خداى تعالى به بعضى افراد در مقابل فضيلتى كه دارند مى‏دهد.

نكته ديگر اينكه: جمله اولى به برخوردارى از زندگى دنيا اشاره دارد، و جمله دوم مربوط به ثواب آخرت است، ثوابى كه خداى تعالى در مقابل اعمال صالح مى‏دهد، اعمال صالحى كه قائم به تك تك افراد است، البته ممكن هم هست اشاره باشد به هر دو نوع پاداش، هم پاداش دنيوى و هم پاداش اخروى، و بخواهد بفرمايد: هر كس در جهات دنيوى زيادتى با خود بياورد كه اقتضاى زيادت در مزيتى از مزاياى اخروى را دارد، خداى تعالى آن مزيت زائد اخروى را به او مى‏دهد، و هر صاحب زيادت و فضلى را چه اينكه آن زيادت در صفتى از صفات باشد و چه در عملى از اعمال صالح در مقامى جاى مى‏دهد كه آن صفت و آن عملش اقتضاى آن مقام را داشته باشد.

هر كس در جايى كه لايق آنست قرار داده مى‏شود ‏

و خلاصه كلام، مى‏خواهد بفرمايد:

هر كسى را در جايى كه لايق آن است قرار مى‏دهد، نه اينكه فاضل در ديندارى و مفضول را، به يك چوب براند، و خصوصيات افراد را ناديده بگيرد و بر روى درجات و منازلى كه اعمال و مساعى اجتماعى دارند خط بطلان بكشد، و چنان نيست كه در آن سراى حال افراد زحمتكش با نشاط و افراد تنبل و كسل يكسان باشد، و حال افراد جدى آنهم جدى در اعمال دقيق و مهم، با حال افراد بازيگر، آن هم بازيگر در اعمالى پست و حقير يك جور باشد، و همچنين اختلافهايى كه افراد از جهات ديگر دارند ناديده گرفته شود.

" وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ"- يعنى: پس اگر با اين حال‏
(تتولوا) اعراض كنيد- كلمه" تولوا" در اصل" تتولوا" مخاطب از فعل مضارع باب تفعل است، نه جمع غايب ماضى آن باب، دليل گفتار ما، كاف خطاب در" عليكم"، و نيز خطابهاى متعددى است كه در دو آيه قبل بود، پس نبايد به گفتار بعضى از مفسرين گوش داد كه گفته‏اند: كلمه" تولوا" جمع مذكر غايب از فعل ماضى باب تفعل است، چون فساد اين سخن واضح است.


(1) من عمل هيچ عاملى از شما، چه مردتان و چه زنتان را بى اجر و ضايع نمى‏كنم، زيرا همه شما از هميد (و براى من فرقى نداريد)." سوره آل عمران، آيه 195"

/ 573