نفى شانيت مفترى بودن، از قرآن كريم در جمله:" وَ ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرى‏ ..." ‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نفى شانيت مفترى بودن، از قرآن كريم در جمله:" وَ ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرى‏ ..." ‏

" وَ ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرى‏ مِنْ دُونِ اللَّهِ ..."

در سابق اشاره كرديم كه اگر در نفى صفتى و يا معنايى تعبير شود به نفى كون و نبود وجود آن، از اين تعبير فهميده مى‏شود كه آن صفت استعداد و شانيت تحقق و وجود ندارد، و اين قسم نفى كردن بليغ‏تر از نفى خود آن صفت است. بنا بر اين، فرق است بين اينكه بگوئيم:" ما كان زيد ليقوم- زيد چنين نبود كه بايستد"، و بين اينكه بگوئيم:" زيد لم يقم- زيد نايستاد"، و يا بگوئيم:" ما قام زيد- زيد نايستاد". تعبير اول مى‏فهماند زيد استعداد ايستادن ندارد، و شان او چنين شانى نيست، به خلاف تعبير دوم كه تنها نفى قيام را مى‏رساند و مى‏فهماند او نايستاده، و در قرآن كريم نمونه‏هاى بسيارى از تعبير اول وجود دارد، مثل آيات زير:" فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ" «1»،" ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ" «2» و" ما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ" «3» پس اينكه در آيه مورد بحث فرمود:" وَ ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرى‏ مِنْ دُونِ اللَّهِ" خواسته است شانيت افتراء را از قرآن كريم نفى نموده، همانطور كه ديگران نيز گفته‏اند خواسته است بفرمايد: قرآن چيزى نيست كه بتوان به آن افتراء بست و گفت كه اين كتاب از ناحيه خدا نبوده و به افتراء به خدا نسبت داده شده. و اين تعبير بليغ‏تر از آن است كه نفى فعليت نموده بفرمايد:" اين قرآن به ناحق به خدا نسبت داده نشده"، و حاصل معناى آيه اين است كه شان قرآن چنين نيست، و در اين صلاحيت نيست كه ساخته و پرداخته غير خدا باشد، و به افتراء به خدا نسبت داده شود.

مراد از:" الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ" و معناى:" تَفْصِيلَ الْكِتابِ"
...

مراد از:" الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ" و معناى:" تَفْصِيلَ الْكِتابِ" و اشاره به وحدت همه اديان و اينكه اختلاف اديان در اجمال و تفصيل است‏ ‏

" وَ لكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ"- يعنى قرآن تصديق آن كتابهايى است كه فعلا موجود است، و از ناحيه خدا نازل شده، و آن عبارت است از تورات و انجيل، هم چنان كه همين قرآن از مسيح (ع) حكايت كرده كه آن جناب نيز در باره كتاب آسمانى قبل از
انجيلش به بنى اسرائيل گفت:


(1) آنان به خاطر تكذيبى كه قبلا كرده بودند ديگر ايمان آور نبودند." سوره يونس، آيه 74"

(2) تو چنين نبودى كه بدانى كتاب چيست و يا ايمان كدام است." سوره شورى، آيه 52"

(3) خداى تعالى چنين نبوده كه به آنان ظلم كند." سوره عنكبوت، آيه 40"

/ 573