معناى" غى" و فرق بين اغوا و اضلال و معناى اراده و اشاره به تفاوت بين اراده ما و اراده خدا ‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

معناى" غى" و فرق بين اغوا و اضلال و معناى اراده و اشاره به تفاوت بين اراده ما و اراده خدا ‏

و نيز مى‏گويد كلمه" غى" به معناى جهلى است كه از اعتقادى باطل ناشى شده باشد، چون انسانهاى جاهل دو قسمند، يكى آن جاهلى كه جهلش ناشى از اعتقاد نباشد، يعنى انسانى غير معتقد باشد، نه اعتقاد درستى داشته باشد و نه اعتقاد نادرستى، و ديگرى آن جاهلى است كه جهلش از اعتقادى فاسد منشا گرفته است كه جهل چنين انسانى را" غى" مى‏نامند و مى‏گويند:" فلان له غى- فلانى داراى غى است"، در قرآن كريم هم آمده آنجا كه در باره رسول خدا به مشركين فرموده:" ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى‏" و نيز فرموده:" وَ إِخْوانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الغَيِّ". «1»

و بنا به گفته وى فرق بين" اغواء" و" اضلال" اين مى‏شود كه" اضلال" عبارت از اين است كه كسى را از راه به دركنى، در حالى كه آن كس هدفش را گم نكرده بلكه هم چنان در ياد هدف و در پى رسيدن به آن است، ولى تو راهى پيش پايش مى‏گذارى كه او را به هدفش نمى‏رساند، ولى" اغواء" عبارت است از اينكه او را بطورى از راه به در ببرى كه در اثر جهل، به چيز ديگرى مشغول شود، و هدف اصلى را فراموش كند.

و جمله" أردت" از مصدر" اراده" است، و اراده و مشيت، تقريبا دو كلمه مترادفند، و اراده و مشيت از خداى تعالى به معناى اراده‏اى كه ما داريم نيست، در ما اراده حالتى نفسانى است كه در اثر به كار افتادن حواس باطنى پديد مى‏آيد، ولى در خداى تعالى به معناى اين است كه براى پديد آوردن چيزى اسبابى را فراهم بياورد كه به دنبال آن اسباب، آن چيز پديد مى‏آيد و ممكن نيست كه نيايد، پس مراد بودن چيزى براى خداى تعالى به معناى اين است كه او همه اسباب وجود آن را فراهم و كامل كرده باشد كه در اين صورت آن چيز بطور حتم تحقق خواهد يافت، و اما اصل سببيت جارى، خودش مستقيما مراد خداى تعالى است، و به همين جهت است كه گفته شده:" خلق اللَّه الاشياء بالمشية و المشية بنفسها" «2».

و كوتاه سخن اينكه جمله" وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي ..." به منزله يكى از دو شق ترديد است، كه بيانگر شق ديگرش جمله" وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ" است، گويا فرموده: امر شما محول به خداى تعالى است، اگر خواست عذابتان كند آن عذاب را مى‏آورد، و عذاب او را هيچ چيزى‏
دفع نمى‏كند و بر مشيت او هيچ كس و هيچ چيز غالب نمى‏شود، پس شما نه مى‏توانيد او را عاجز كنيد و نه نصح و خير خواهى من سودى به حالتان خواهد داشت.


(1) مفردات راغب، ص 380، چاپ ايران.

(2) خداى تعالى اشياء را به وسيله مشيت بيافريد و مشيت را به خود مشيت.

/ 573