احساس ترس ابراهيم (ع) از اينكه ميهمانان ناشناختهاش دست به سوى غذا نبردند
و معناى آيه اين است كه ابراهيم (ع) بعد از آنكه آن گوساله بريان را جلو فرشتگان گذاشت، دست ميهمانان را ديد كه به غذا نمىرسد مثل اينكه نمىخواهند نان و نمك او را بخورند (و اين خود نشانه دشمنى و شر رسانى است) لذا در دل خود احساس ترس از آنها كرد، فرشتگان براى اينكه او را ايمنى و دلگرمى داده باشند گفتند: مترس كه ما به سوى قوم لوط فرستاده شدهايم. آن هنگام ابراهيم (ع) فهميد كه ميهمانانش از جنس فرشتگانند كه منزه از خوردن و نوشيدن و امثال اين امورى كه لازمه داشتن بدن مادى است مىباشند و براى امرى عظيم ارسال شدهاند. (1) مفردات راغب، ماده وجس.