" فَعَقَرُوها فَقالَ تَمَتَّعُوا فِي دارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ" " عقر ناقه" به معناى نحر آن است و كلمه" نحر" و" عقر" به معناى طريقه خاصى است كه به آن طريقه شتر را سر مىبرند (يعنى پاى حيوان را بسته رو به قبله مىنشانند و سپس با كارد رگ گردنش را قطع مىكنند و چون سست شد سرش را مىبرند) و كلمه" دار" به معناى آن محلى است كه انسان آن را بنا مىكند و در آن ساكن مىشود و خود و خانوادهاش را منزل و ماوا مىدهد و مراد از آن در اينجا اين معنا نيست، بلكه منظور شهرى است كه قوم ثمود در آن سكونت داشتند و اگر شهر در اينجا دار (خانه) ناميده شده، بدين مناسبت بوده كه شهر نيز مانند خانه، اهل خود را در خود جمع مىكند. و بعضى «3» از مفسرين اين كلمه را به معناى دنيا گرفتهاند، ولى اين معنا بعيد است. (1) تفسير كشاف، ج 2، ص 408.(2) تفسير المنار، ج 12، ص 123.(3) تفسير فخر رازى، ج 18، ص 20.