و به همين جهت كه ذكر شد ملائكه در نابجا بودن تعجب او و انكار آن اولا گفتند: آيا
از امر خدا تعجب مىكنى؟
و در اين سخن خود كلمه" امر" را به كلمه جلاله" اللَّه" اضافه كردند تا ديگر جايى براى تعجب باقى نگذاشته به كلى ريشه آن را قطع كنند چون بر ساحت مقدس الهى هيچ چيزى دشوار نيست و او خالق و آفريدگار همه چيز است. و ثانيا همان معانى را در جملهاى ديگر بطور صريح بيان كرده و گفتند:" رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ" و او را متوجه كردند به اينكه خداى عز و جل رحمت و بركات خود را بر اين اهل بيت نازل فرموده و اين رحمت و بركت را از اين خاندان جدا ناشدنى كرده است، و با اين حال ديگر چه بعدى دارد كه تولد اين مولود از يك پدر و مادرى در سنين غير عادى و غير معهود صورت بپذيرد.
جمله" إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ" جمله قبلى را تعليل مىكند و حاصلش اين است كه خداى تعالى به علت حميد و مجيد بودنش منشا و مصدر هر فعل پسنديده و هر كرم وجود است و او از رحمت و بركات خود بر هر كس از بندگانش كه بخواهد افاضه مىكند.
مجادله و گفتگوى ابراهيم (ع) براى رفع عذاب از قوم لوط (ع)
" فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْراهِيمَ الرَّوْعُ وَ جاءَتْهُ الْبُشْرى يُجادِلُنا فِي قَوْمِ لُوطٍ" كلمه" روع"، به معناى ترس و رعب است و كلمه" مجادله" در اصل به معناى اصرار در بحث و پافشارى كردن در يك مساله براى غالب شدن در رأى است و معناى آيه اين است كه وقتى حال ابراهيم از آن ترسى كه كرده بود بجا آمد و برايش معلوم شد كه غذا نخوردن واردين، از باب سوء قصد نبوده و علاوه آن بشارت را از واردين شنيد كه بزودى خداى تعالى به او و همسرش اسحاق را خواهد داد و از اسحاق يعقوب را، آن گاه شروع كرد در باره قوم لوط بگو مگو كردن به اين اميد كه عذاب را از آن قوم برطرف سازد.
و بنا بر اين جمله" يُجادِلُنا فِي قَوْمِ لُوطٍ" اگر به صيغه مضارع آمده با اينكه در جواب كلمه" لما" حتما بايد فعل ماضى بيايد از باب حكايت حال گذشته است (نه اينكه بخواهد بفرمايد بعد از اين مجادله مىكند) و يا اينكه يك فعل ماضى در تقدير گرفته شده و تقدير كلام:
" اخذ يجادلنا ..." بوده است يعنى ابراهيم (ع) شروع كرد به بگومگو كردن در باره قوم لوط.
و از اين آيه شريفه بر مىآيد كه ملائكه، نخست به آن جناب خبر داده بودند كه ماموريت اصليشان رفتن به ديار قوم لوط است و سپس اين معنا را عنوان كرده بودند كه خداى تعالى به شما فرزندى خواهد داد و در مرحله سوم از عذاب قوم لوط خبر داده بودند كه ابراهيم (ع) شروع كرده به مجادله كردن، تا شايد عذاب را از آن قوم برطرف سازد، و در آخر به آن جناب گفتهاند كه كار از كار گذشته و قضاء حتمى شده و عذاب نازل خواهد شد و به هيچ وجه رد شدنى نيست.