ديگر اينكه آنچه ما از موجودات زنده مىبينيم از آب آفريده شدهاند، پس ماده آب، ماده حيات هر جنبنده است.با مطالبى كه گذشت معناى آيه مورد بحث روشن گرديد، پس اينكه فرمود: " هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ"، منظور از آفريدن آن، جمع كردن اجزاء، و سپس جدا ساختنش از مواد ديگرى متشابه با هم و متراكم در هم است. و به حكم اين آيات خلقت آسمانها در دو روز و خلقت زمين نيز در دو روز- به آن معنايى كه براى روز كرديم- صورت گرفته و در نتيجه از شش روز دو روز باقيمانده كه در آن كارى ديگر شده (و آن همان تقدير ارزاق و يا به عبارتى به حركت در آوردن زمين به دور خورشيد است، به نحوى كه در اثر دور و نزديك شدنش از خورشيد و نيز در اثر ميل به سوى شمال و جنوب، چهار قسم هوا در زمين پيدا (شد: هواى بهارى، تابستانى، پاييزى و زمستانى و در نتيجه زمين آماده گرديد براى اينكه ارزاق روزى خواران، از آن برويد).
معناى جمله:" وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ"
و اما اينكه فرمود:" وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ" جملهاى است حاليه، و معناى مجموع آيه اينست كه: خداى تعالى در وقتى و در حالى به خلقت آسمانها و زمين پرداخت كه عرشش بر آب بود، و بر آب بودن عرش كنايه است از اينكه مالكيت خداى تعالى در آن روز مستقر بر اين آب بود كه گفتيم ماده حيات و زندگى است، چون عرش و تخت سلطنت هر پادشاهى عبارتاست از محل ظهور سلطنت او، و استقرار پادشاه بر آن محل به معناى استقرار ملك او بر آن محل است.
(1) زمين را در دو روز بيافريد ... و در آن، ارزاقش را در چهار روز تقدير نمود." سوره حم سجده، آيه 9 و 10"