روايتى در شان نزول آيات مربوط به قصه بشرى و مجادله ابراهيم (ع) و بيان ضعف آن
امام باقر (ع) آن گاه فرمود: و منظور از اين غلام عليم، اسماعيل است كه قبل از اسحاق از هاجر متولد شد، ابراهيم (ع) به رسولان آسمانى گفت:" أَ بَشَّرْتُمُونِي عَلى أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ" فرشتگان گفتند:" بَشَّرْناكَ بِالْحَقِّ فَلا تَكُنْ مِنَ الْقانِطِينَ" ابراهيم (ع) به رسولان آسمانى گفت:" فَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ" گفتند:" إِنَّا أُرْسِلْنا إِلى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ".امام باقر (ع) اضافه كردند كه ابراهيم گفت: آخر لوط پيغمبر در ميان آن قوم است؟ و گفتند: ما بهتر مىدانيم كه در بين آنان چه كسى هست! اما بطور حتم او و اهلش را نجات خواهيم داد مگر همسرش را كه مقدر كردهايم كه از هالكان باشد.بعد از آنكه خداى تعالى قوم لوط را عذاب كرد، رسولانى نزد ابراهيم فرستاد تا او را به ولادت اسحاق بشارت و به هلاكت قوم لوط تسليت دهند. قرآن در سوره حجر و سوره ذاريات در اين باره مىفرمايد: وقتى فرستادگان ما براى دادن بشارت نزد ابراهيم شدند كلمه" سلام" را ادا كردند، ابراهيم نيز اين كلمه را به زبان آورد (و در دل گفت:) اين مردم را نمىشناسم، و چيزى نگذشت كه گوسالهاى حنيذ آورد يعنى گوسالهاى پاكيزه و بريان و مغز پخت، ولى وقتى ديد دست ميهمانان به آن نمىرسد، از آنان بدش آمد و عملشان را نكوهيده ديد و احساس ترس از آنان كرد، گفتند: مترس كه ما فرستاده شدهايم به سوى قوم لوط، همسرش ايستاده بود. در اينجا امام باقر فرموده: منظور از همسر، ساره است كه ايستاده بود، او را بشارت دادند به ولادت اسحاق و به دنبال اسحاق يعقوب" فضحكت" يعنى پس ساره از گفتار آنان تعجب كرد. «1»مؤلف: اين روايت (بطورى كه ملاحظه مىكنيد) داستان بشارت را دو داستان دانسته:يكى بشارت به ابراهيم در باره ولادت اسماعيل و يكى ديگر بشارت به ساره در مورد ولادت اسحاق، و بشارت به ولادت اسحاق را چند سال بعد از تولد اسماعيل دانسته، آن گاه آيات سوره حجر (كه در آن مساله آوردن گوساله به ميان نيامده) را حمل كرد، بر بشارت اول يعنى تولد اسماعيل (ع) و زمان آن را وقتى دانسته كه هنوز عذاب بر قوم لوط نازل نشده بوده، و آيات سوره هود و سوره ذاريات را (كه در اين روايت در هم آميخته) حمل كرده است بر بشارت
دوم يعنى بشارت به ساره در مورد تولد اسحاق و يعقوب و زمان آن را بعد از هلاكت قوم لوط دانسته، مىفرمايد: بعد از فراغت از كار آن قوم به ابراهيم مراجعه نموده وى را از وقوع عذاب خبر داده و بشارت دوم خود را ابلاغ كردند.
(1) تفسير عياشى، ج 2، ص 152، ح 44.