جواب نوح (ع) به استدلال اول قوم خود كه گفتند:" ما نَراكَ إِلَّا بَشَراً مِثْلَنا" ‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و چون اساس استدلال كفار اين بود لذا نوح (ع) در صدد بر آمد تا اولا آنچه‏
آنها مى‏خواستند نفى كنند اثبات كند، و آن رسالت و توابع رسالت خود بود، و ثانيا آنچه آنها مى‏خواستند اثبات كنند كه همان اتهام او و پيروانش به دروغگويى بود را نفى كند.
چيزى كه هست قبل از هر سخنى اول با خطاب:" يا قوم"- با اضافه به ضمير تكلم- يعنى اى قوم من، اى هموطنان من، و امثال آن، عواطف آنان را تحريك نمود، و اين خطاب را مكرر و در آغاز هر سخنى تكرار كرد تا بدان وسيله دل ايشان را به سوى خود جلب كرده و در نتيجه خيرخواهى‏هايش مورد قبول آنان واقع گردد.

آيات كريمه مورد بحث در ميان حجت نوح (ع) تقرير و بيانى زيبا و بديع آورده، به اين معنا كه حجت كفار را فصل فصل و قطعه قطعه كرده و از هر فصلى به دو وجه پاسخ داده، يكى از اين جهت كه از دليل خود نتيجه گرفتند كه دليلى بر وجوب اطاعت نوح نيست، و ديگرى از اين جهت كه نتيجه گرفتند دليل بر خلاف آن هست.

اما پاسخ نوح از جهت اول حجت كفار كه گفتند:" تو بجز بشرى مثل ما نيستى" جمله" يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى‏ بَيِّنَةٍ ..." است. و پاسخش از اينكه گفتند:" نمى‏بينيم كسى بجز اراذل ما پيرويت كرده باشد" جمله" وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا ..." است. و پاسخش از اينكه گفتند:" ما هيچ فضيلتى در شما نمى‏بينيم" جمله" وَ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ ..." است.

آن گاه قرآن كريم از هر حجت سابق چيزى نظير خلاصه‏گيرى ضميمه حجت بعدى كرده و آن را در آغاز آن حجت قرار داده، در نتيجه حجت‏ها در عين اينكه هر يك براى خود مستقل و كامل است به هم آميخته شده.

جواب نوح (ع) به استدلال اول قوم خود كه گفتند:" ما نَراكَ إِلَّا بَشَراً مِثْلَنا" ‏

پس پاسخ آن حضرت از گفتار كفار مشتمل است بر سه حجت تمام كه بر سر هر حجتى خطاب:

" يا قوم" را آورده و فرموده است:

" يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى‏ بَيِّنَةٍ ..."، و" وَ يا قَوْمِ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالًا ..."، و" وَ يا قَوْمِ مَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ ..."، و اين به عهده خواننده است كه در اين سه حجت تدبر كند.

پس اينكه فرمود:" يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي" جواب از اين گفته كفار است كه گفتند:" ما نَراكَ إِلَّا بَشَراً مِثْلَنا" منظور كفار (همانطور كه قبلا نيز گفتيم) اين بوده كه در نوح چيزى بجز بشريت نيست، و بشريت او نيز هيچ فرقى با بشريت ما ندارد، پس به چه ملاكى ادعا مى‏كند كه همه بشرها تابع او شوند؟

پس قطعا او در ادعاى نبوت كاذب بوده و مى‏خواهد با اين رسالت ادعائيش مردم را به دام انداخته اموالشان را ربوده و بر آنها رياست كند.

/ 573