دعا و عبادت در حقيقت يكى هستند و دعاء بنده عبادت، و عبادت او دعا است‏ ‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دعا و عبادت در حقيقت يكى هستند و دعاء بنده عبادت، و عبادت او دعا است‏ ‏

و اما دعوت و دعاى بندگان عبارت است از اينكه بنده خدا با خواندن پروردگارش رحمت و عنايت پروردگار خود را به سوى خود جلب كند، و خواندنش به اين است كه خود را در مقام عبوديت و مملوكيت قرار دهد، به همين جهت عبادت در حقيقت دعاء است، چون بنده در حال عبادت خود را در مقام مملوكيت و اتصال به مولاى خويش قرار مى‏دهد و اعلام تبعيت و
اقرار به ذلت مى‏كند تا خدا را با مقام مولويت و ربوبيتش به خود معطوف سازد، دعا هم عينا همين است.

و خداى تعالى به همين اتحاد حقيقت دعاء و عبادت اشاره دارد، آنجا كه مى‏فرمايد:

" وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ" «1»، كه ملاحظه مى‏كنيد در اول، فرمان به دعاء داده، سپس همين تعبير به دعاء را مبدل به تعبير عبادت كرده است.

و پوشيده ماندن اين حقيقت بر صاحب المنار باعث شده كه در تفسير خود بگويد:

" اينكه بعضى از مفسرين و غير مفسرين گفته‏اند كه يكى از معانى دعاء عبادت است بطور مطلق در عبادت شرعى درست نيست، بله بعضى از عبادتهاى دستورى مثل نماز مشتمل بر دعاء هست، چون بيشتر اجزايش دعاء است، و نيز مخ همه عبادتها دعاء هست ولى همه عبادتهاى دستورى دعاء نيست، مثلا نمى‏توان گفت روزه يعنى دعاء، چون اين اطلاق نه شرعا درست است و نه لغة، پس هر دعاى شرعى عبادت هست، ولى هر عبادت شرعى و دستورى دعاء نيست" «2».

منشا اشتباه او اين است كه خيال كرده معناى دعاء همان نداء و صدا زدن در حال طلب است، و غفلت كرده از آن تحليلى كه ما در معناى دعاء كرديم.

و اما كلمه" سلام"، اصل در معناى اين كلمه- بطورى كه راغب در مفرداتش «3» گفته- تعرى و سلامت خواهى از آفات ظاهرى و باطنى است، و اين معنا در همه مشتقات اين كلمه يعنى" سلام"،" سلامت"،" اسلام"،" تسليم" و غيره جارى است، و دو كلمه" سلام" و" سلامت" يك معنا دارد، هم چنان كه دو كلمه" رضاع" و" رضاعة" به يك معنا است. و ظاهرا واژه" سلام" و واژه" أمن" معنايى نزديك بهم دارند، تنها فرقى كه بين اين دو ماده لغوى است اين است كه سلام به معناى خود امنيت با قطع نظر از متعلق آن است، ولى كلمه" امنيت" به معناى سلامتى و امنيت از فلان خطر است، به شهادت اينكه مى‏توان گفت:

" فلانى در سلام و سلامتى است"، و" فلانى از فلان خطر در امنيت است"، ولى نمى‏توان‏
گفت:" فلانى در امنيت است".


(1) پروردگارتان فرمان داده كه مرا بخوانيد، تا اجابتتان كنم، براى اينكه كسانى كه از عبادت من استكبار مى‏كنند به زودى به حالت خوارى داخل جهنم خواهند شد." سوره مؤمن، آيه 60"

(2) تفسير المنار، ط. بيروت، ج 11، ص 308.

(3) مفردات راغب، ماده سلم.

/ 573