توضيح معناى مفردات آيه شريفه:" موعظه"،" شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ"،" هدى" و" رحمت" ‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

او كسى است كه براى شما شب درست كرد تا در آن آرامش گيريد، و روز درست كرد تا همه چيز را برايتان روشن كند (آرى) در اينها آياتى است براى مردمى كه گوش شنوا داشته باشند (67).

مى‏گويند: خدا فرزند گرفته، منزه است خدا از اين سخنان، او بى نياز است و ملك همه موجودات‏

آسمانها و زمين از آن او است، شما مشركين هم هيچ دليلى بر اين گفته خود نداريد، چرا چيزى را كه نمى‏دانيد به خدا نسبت مى‏دهيد؟ (68).

بگو آنهايى كه سخن و اعتقاد بى دليل و دروغ خود را به خدا افتراء مى‏بندند رستگار نخواهند شد (69).

(همه اين عقائد خرافى و گفتار باطل براى طمع) متاع دنيا است و آن گاه بازگشتشان به سوى ما است، همين كه نزد ما منتقل شدند به خاطر كفرى كه يك عمر ورزيدند عذابى شديد به ايشان مى‏چشانيم (70).

بيان آيات‏

در اين آيات به اوصاف قرآن كريم و صفات كريمه آن برگشته و به دنبالش مطالبى متفرق آمده كه با آيات قبل كه مربوط به غرض سوره بود مرتبط است، و نيز در آن، كلماتى در موعظت و حكمت و استدلال بر اثبات مطالبى گوناگون، و كلماتى در اوصاف اولياء اللَّه و بشارت به آنان آمده.

توضيح معناى مفردات آيه شريفه:" موعظه"،" شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ"،" هدى" و" رحمت" ‏

" يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ ..."

راغب در كتاب مفرداتش گفته: ماده" وعظ" به معناى بازداشتن و منع كردن كسى است از كارى همراه با ترسانيدن. و نيز گفته است كه خليل گفته: وعظ به معناى تذكر دادن است به انجام عملى خير، به بيانى كه دل شنونده را براى پذيرفتن آن تذكر نرم كند. و كلمه" عظة" و همچنين كلمه" موعظة" هر دو اسم مصدرند «1» و كلمه" صدر: سينه" معنايش معروف است و چون مردم مى‏بينند كه جاى قلب داخل قفسه سينه است و از سوى ديگر معتقدند كه آدمى هر چه مى‏فهمد به وسيله قلبش احساس مى‏كند، و با همين عضو است كه امور را تعقل نموده يكى را محبوب مى‏دارد و يكى ديگر را مبغوض، يكى را دوست مى‏دارد و از ديگر كراهت دارد، به چيزى و يا كسى اشتياق مى‏ورزد و به چيزى اميدوار و آرزومند مى‏شود از اين رو سينه را مركز اسرار قلب و صفات روحى دانسته و آن را خزينه فضائل و رذائل شمرده‏اند.


(1) مفردات راغب، ماده" وعظ".

/ 573