چند روايت در باره رؤيا و اقسام آن‏ ‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فرمود: رؤياهايى كه مسلمان مى‏بيند كه خود جزئى از اجزاى نبوت است. «1»

مؤلف: در معناى اين حديث احاديثى ديگر از ابى قتادة و عايشه از رسول خدا (ص) نقل شده است.

چند روايت در باره رؤيا و اقسام آن‏ ‏

و در همان كتاب آمده كه ابن ابى شيبه، مسلم، ترمذى، ابو داوود و ابن ماجه از ابى هريره روايت كرده‏اند كه گفت: رسول خدا (ص) فرمود: وقتى آن زمان نزديك شود، به هيچ وجه رؤياى مؤمن دروغ نمى‏شود، و در بين مؤمنين آن كسى رؤيايش صادق‏تر است كه خودش راستگوتر باشد، و رؤياى مسلم يك جزء از چهل و شش جزء از نبوت است، و همه رؤياها سه گونه هستند: يكى رؤياى صالحه كه بشارتى است از ناحيه خداى تعالى، دوم رؤياهاى اندوه‏آور و سوم رؤياهايى است كه در حقيقت سخنانى است كه آدمى در عالم رؤيا با نفس خود گفته ... «2».

و در همان كتاب است كه ابن ابى شيبه از عوف بن مالك اشجعى روايت كرده كه گفت:

رسول خدا (ص) فرمود: رؤيا سه گونه است:

1- رؤيايى كه شيطان آن را صحنه سازى مى‏كند تا بنى آدم اندوهناك گردند.

2- رؤيايى كه در حقيقت يادآورى و مجسم شدن گفتگوهايى است كه آدمى در بيدارى با دل خود دارد.

3- رؤيايى كه خود جزئى است از چهل و شش جزء نبوت. «3»

مؤلف: اما اينكه رؤيا بنا به گفته اين دو روايت سه قسم باشد، مطلبى است كه در معناى آن، روايات ديگرى از طرق اهل سنت و نيز از طرق ائمه اهل بيت (ع) نقل شده، و ما- ان شاء اللَّه تعالى- در تفسير سوره يوسف توضيح آن را خواهيم داد.
و اما در اين زمينه كه" رؤياى صالحه، جزئى از چهل و شش جزء نبوت است" روايات بسيارى از طرق اهل سنت وارد شده كه جمعى از صحابه مانند ابى هريره، عبادة بن صامت، ابى سعيد خدرى و ابى رزين آنها را روايت كرده‏اند. انس، ابو قتاده و عايشه نيز آنها را از آن جناب نقل كرده‏اند ولى در نقل اين سه نفر همانطور كه قبلا گذشت عدد چهل و شش نيامده.


(1 و 2) الدر المنثور، ج 3، ص 312.

(3) الدر المنثور، ج 3، ص 313.

/ 573