قوميت پرستى و مليت گرايى، و ادعاى شك و ... - ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" وَ إِنَّنا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ مُرِيبٍ"

- اين جمله، حجت دوم قوم ثمود در رد دعوت صالح (ع) است، حجت اولشان مضمون صدر آيه بود و حاصلش اين بود كه دعوت به رها كردن بت‏پرستى بدعتى است زشت كه باعث مى‏شود سنت ديرينه قوم ثمود به دست فراموشى سپرده شود و در نتيجه بنيان مليت اين قوم منهدم گشته و ياد و تاريخشان از بين برود، و به همين جهت بر ما نسل حاضر لازم است كه اين دعوت را رد نموده، از سنت آباء و اجدادى خود دفاع كنيم، و حجت دومشان اين است كه تو براى اثبات حقانيت دعوتت هيچ حجت روشنى نياورده‏اى تا شك ما را مبدل به يقين كند در نتيجه ما هم چنان در باره دعوتى كه مى‏كنى در شكيم و با وجود اين شك، نمى‏توانيم دعوتت را بپذيريم.

كلمه ارابه به معناى اتهام و سوء ظن است، وقتى گفته مى‏شود:" رابنى منه كذا" و يا" أرابنى منه كذا" معنايش اين است كه فلان جريان مرا در باره فلان كس به شك و سوء ظن انداخته و باعث شده كه من او را در گفته‏هايش متهم بدانم.

قوميت پرستى و مليت گرايى، و ادعاى شك و
...

قوميت پرستى و مليت گرايى، و ادعاى شك و ترديد داشتن، دو حجت قوم ثمود، در رد دعوت جناب صالح (ع) ‏

" قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ آتانِي مِنْهُ رَحْمَةً ..."

منظور از" بينه"، آيتى معجزه‏آسا است و مراد از" رحمت" نبوت است و چون ما در تفسير نظير اين آيه كه در همين سوره در داستان نوح آمده بود بحث كرده‏ايم لذا ديگر آن را تكرار نمى‏كنيم.

جواب صالح (ع) به دلائل قوم خود و معناى جمله:" فَما تَزِيدُونَنِي غَيْرَ تَخْسِيرٍ" ‏

" فَمَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ"- اين جمله جواب شرط يعنى جمله" ان كنت" است و حاصل معناى آن شرط و اين جواب اين است كه شما به من بگوييد كه اگر من از ناحيه خداى تعالى به آيتى معجزه‏آسا مؤيد باشم كه از صحت دعوتم خبر دهد و نيز اگر خداى تعالى رحمت و نعمت رسالت را به من ارزانى داشته و مرا مامور تبليغ آن رسالت كرده باشد و با اين حال من امر او را عصيان ورزم و شما را در خواسته‏اى كه داريد اطاعت كنم و با شما در آنچه از من مى‏خواهيد كه همان ترك دعوت باشد موافقت كنم چه كسى مرا از عذاب خدا نجات مى‏دهد؟! و بنا بر اين، در جمله مورد بحث از هر دو حجت قوم ثمود جواب داده شده و عذر جناب صالح را در آن ملامتى كه از وى مى‏كردند موجه ساخته است.

" فَما تَزِيدُونَنِي غَيْرَ تَخْسِيرٍ"- اين جمله به دليل حرف" فاء" كه در آغاز آن آمده تفريعى است بر جمله قبلى كه در مقام ابطال دو دليل مشركين و موجه ساختن مخالفت جناب صالح (ع) و قيامش به امر دعوت بر سنتى غير سنت ملى آنان بود و با در نظر گرفتن اينكه اين جمله تفريع بر آن است معناى مجموع دو جمله اين مى‏شود كه با پاسخ دندان‏شكنى‏
كه به شما دادم هر چه بيشتر بر ترك دعوتم و برگشتن به مرام شما و ملحق شدن به شما اصرار بورزيد بيشتر در خسارت و زيان من اصرار ورزيده‏ايد.

/ 573