معناى" بينه" و موارد اطلاق و استعمال آن‏ ‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" أَ فَمَنْ كانَ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى‏ إِماماً وَ رَحْمَةً".

اين جمله تفريع و نتيجه‏گيرى از گفتار سابق است كه در زمينه احتجاج عليه افتراء بودن قرآن و استدلال بر خدايى بودن آن سخن داشت. و كلمه" من: كسى كه" در آغاز آيه مبتداء است و خبر آن كه كلمه" كغيره" و يا چيزى نظير آن است كه حذف شده و تقدير كلام چنين است: آيا كسى كه از ناحيه پروردگارش داراى بينه و علم قطعى است مثل ديگران است؟ دليل بر اين تقدير دنباله آيه است كه هر دو طايفه را نام برده و مى‏فرمايد:" أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ"

- دسته اول به آن ايمان دارند- دسته دوم يعنى كسى كه از احزاب به آن كفر بورزد آتش موعد او است.

و استفهامى كه در آيه شده استفهام انكارى است، يعنى مى‏خواهد بفرمايد:

اين دو طايفه يكسان نيستند آيا كسى كه چنين و چنان باشد مثل كسى است كه اينطور نباشد؟

و تو اى پيامبر اين اوصاف را دارى، پس در باره قرآن ترديد مكن.

معناى" بينه" و موارد اطلاق و استعمال آن‏ ‏

" عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ"- كلمه" بينة" صفت مشبهه است و معنايش دليل ظاهر و واضح است، چيزى كه هست بسيارى از امور واضح و ظاهر آن قدر ظهور دارند كه هر چه هم متعلق به آنها شود آن را نيز روشن مى‏سازند، مثل نور كه خودش ظاهر و واضح است و هر چه هم متعلق به آنها شود آن را نيز روشن مى‏سازند، مثل نور كه خودش ظاهر و واضح است و هر چه هم نزديكش شود ظاهر مى‏گردد، و به همين خاطر كلمه" بينة" بسيار مى‏شود كه در باره چيزهايى استعمال مى‏شود كه به وسيله آن چيزهاى ديگر روشن و واضح مى‏گردد، نظير حجت و آيت كه از آن دو، تعبير به" بينه" مى‏شود. شاهدى را هم كه به نفع مدعى شهادت مى‏دهد از اين رو بينه مى‏نامند كه ادعاى او را روشن مى‏كند.

در قرآن كريم نيز در آيات زيادى حجت و آيت را بينه خوانده، از آن جمله:" لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ" «1».

و در آيه زير آيت خود را بينه خوانده مى‏فرمايد:

" قَدْ جاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً" «2»

و در حكايت كلام نوح (ع) بصيرت خاص الهى را كه خداى تعالى آن را به انبياء خود اختصاص داده بينه خوانده و فرموده:

" يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ آتانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ" «3».


(1) تا هر كس هلاك مى‏شود با داشتن حجت عليه خود هلاك گردد." سوره انفال، آيه 42"

(2) از ناحيه پروردگارتان بينه‏اى برايتان آمد، و آن اين ناقه خداست كه براى شما آيت و معجزه‏اى است." سوره اعراف، آيه 73"

(3) اى قوم من، اگر من داراى بصيرتى از ناحيه پروردگارم باشم، و او رحمتى از ناحيه خود به سوى من نازل كرده باشد (باز هم حقيقت حال بر شما پوشيده خواهد ماند)." سوره هود، آيه 28"

/ 573