ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 10 -صفحه : 573/ 152
نمايش فراداده

و ما پاره‏اى مطالب مربوط به اين آيه را در تفسير آيه" فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ" «1» در جلد هشتم اين كتاب ايراد نموده، در آنجا گفتيم كه اين آيه به عالم ذر اشاره دارد، و آنچه در اينجا مى‏خواهيم تذكر دهيم اينست:

مطلبى كه در آنجا گفتيم منافاتى با اين مطلب ما ندارد، و كسى گمان نكند كه آنچه اينجا از آيه استفاده كرديم با آنچه آنجا از آن فهميديم منافات دارد.

بحث روايتى

رواياتى در باره عالم ذر و كفر و ايمان انسان در آن عالم و توضيحى در اين باره‏

در كافى از محمد بن يحيى از محمد بن حسين از محمد بن اسماعيل از صالح بن عقبة از عبد اللَّه بن محمد جعفى و عقبة، هر دو از امام ابى جعفر (ع) روايت كرده‏اند كه فرمود: خداى عز و جل خلق را بيافريد و هر كس را كه دوست مى‏داشت خلق كرد، از جمله، چيزهايى «2» كه دوست داشت از گل بهشت آفريد و كسى را كه دشمن داشته از چيزى آفريده كه آن را دشمن داشت، و چيزى كه او دشمنش مى‏داشت از گل دوزخ بود، آن گاه همه را در" ظلال:

سايه" «3» برانگيخت. من عرضه داشتم سايه چيست؟

فرمود: مگر سايه خودت را در آفتاب نديده‏اى كه چيزى است و در عين حال چيزى نيست.

آن گاه از ميان آنان انبياء را مبعوث نمود، و انبياء، بشر را دعوت كردند به اينكه به خداى عز و جل اقرار كنند، و در اين باب فرموده:" وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ- و اگر از آنان بپرسى چه كسى خلقشان كرده حتما خواهند گفت اللَّه"، آن گاه دعوتشان كردند به اقرار به نبوت انبياء، كه بعضى اقرار كردند و بعضى انكار، آن گاه دعوتشان كردند به قبول ولايت ما، كه به خدا سوگند تنها كسانى پذيرفتند كه خداى تعالى دوستشان داشت، و آنان را كه دشمنشان مى‏داشت انكار كردند، كه در اين باب فرموده:" فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ" سپس امام ابى جعفر (ع) فرمود: تكذيب از پيش بوده. «4»

(2) در نسخه‏اى ديگر: چيزى را كه دوست داشت.

(3) شايد منظور عرش باش. (مترجم)

(4) كافى، ط اسلاميه، ج 2، ص 10.