" أُولئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ..."
كلمه" اولئك: آنان" اشاره است به آن كسانى كه بر خداى تعالى افتراء بسته بودند، كه در دو آيه قبل اوصافشان ذكر شد. (صرفنظر از الفاظ آيه) مقامى كه آيه شريفه دارد دلالت مىكند بر اينكه منظور خداى تعالى از اينكه فرمود:" آنان در زمين خداى را عاجز نمىكنند"، اين است كه در زندگى مادى و زمينى خود نمىتوانند به صرف خارج شدن از زى بندگى او را به ستوه بياورند، پس اگر با دست زدن به افتراء، دروغ به خداى تعالى مىبندند، و اگر راه خدا را به روى مردم سد مىكنند، و اگر آن راه را كج و معوج مىخواهند همه اينها بدان جهت نيست كه قدرت عاريتى آنان بر قدرت خداى سبحان فايق آمده، كه توانستند چنين كارهايى بكنند، و نيز براى آن نيست كه مشيت آنان بر مشيت خداى سبحان پيشى گرفته، و باز براى آن نيست كه آنان از تحت ولايت خداى تعالى بيرون آمده در ولايت كس ديگر داخل شدهاند، و غير خدا را ولى خود گرفتهاند كه يا بتها باشند و يا اسباب ظاهرى كه دل بدان بستهاند، زيرا خود خداى تعالى فرموده:" وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ".
و كوتاه سخن اينكه، نه قدرتشان بر قدرت خداى عزيز غالب آمده و نه شركايى كه براى خود گرفته و آنها را اولياى خود ناميدهاند و در حقيقت ولايتى دارند و مدبر امور آنهايند، و نه آن اولياء خيالى، آنها را به اين كارهاى ناروا يعنى بغى و ظلم واداشتهاند، بلكه وليشان و مدبر امورشان خداى تعالى است و اوست كه امر آنان را تدبير مىكند، و در برابر سوء نيات و اعمال زشتشان كه سرانجامش سوء عذاب است كيفر مىدهد و آنان را از راهى كه خودشان متوجه نشوند استدراج مىكند، هم چنان كه فرموده:" فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ" «1» و نيز فرموده:
" يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ" «2».
(2) خداى سبحان با اين قرآن بسيارى را هدايت و بسيارى را گمراه مىكند، و گمراه نمىكند مگر فاسقان را.
" سوره بقره، آيه 26"