جوابش اين است كه همين خود دليل بر اين است كه خودشان در اين سرنوشت خود دخالت داشتهاند و خود با ارتكاب گناهان باعث سلب اين نعمتها از خويش شدهاند، هم چنان كه آيه سوره بقره نيز بر اين دلالت كرده و مىفرمود:
" وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ".
مفسرين در معناى جمله" ما كانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَ ما كانُوا يُبْصِرُونَ" وجوه ديگرى گفتهاند:
بعضى «1» گفتهاند جمله" ما كانوا ..." به خاطر افتادن حرف جر، در محل نصب است و جمله با حرف جر متعلق است به جمله" يضاعف ..." و تقدير كلام اينطور بوده:" بما كانوا يستطيعون السمع و بما كانوا يبصرون". و معنايش اين است كه: خداى تعالى عذاب آنان را مضاعف مىكند به خاطر اينكه مىتوانستند بشنوند و نشنيدند و به خاطر اينكه مىتوانستند ببينند و نديدند.
بعضى «2» ديگر گفتهاند: منظور خداى تعالى از جمله" ما كانُوا يَسْتَطِيعُونَ ..."
نفى سمع و بصر از خدايان دروغين آنها است، و تقدير كلام اين است: اين كفار و آلهه آنان نمىتوانند خدا را در زمين به ستوه بياورند (آن گاه درباره خدايان دروغين آنها فرموده) نه مىتوانند بشنوند و نه مىتوانند ببينند.
بعضى «3» ديگر از مفسرين گفتهاند: لفظ" ما" در جمله" ما كانُوا يَسْتَطِيعُونَ" ماى نافيه نيست بلكه جارى مجرا و به منزله حرف" ما" در اين كلام عرب است:" لاواصلنك ما لاح نجم- يقين بدان كه همواره پيوند بين خودم و تو را حفظ مىكنم مادامى كه ستارهاى در آسمان طلوع مىكند" يعنى دائما- آيه شريفه نيز مىخواهد بفرمايد: كفار در عذاب هستند مادامى كه زندهاند (و مىتوانند بشنوند و ببينند).
بعضى «4» ديگر گفتهاند: منظور از نفى سمع و بصر نفى فائده از آنها است. پس چون استماع آيات قرآن و نظر كردن در آنها براى كفار سنگين بود و از اين كار كراهت داشتند لذا تشبيه شدند به كسانى كه توانايى شنيدن و ديدن را ندارند. پس در حقيقت كلام بر اساس كنايه ايراد شده است. و از همه وجوه معتدلتر، وجه آخرى است تازه همين وجه و بقيه وجوهى كه نقل كرديم سخيف و بى پايه هستند، و سخافت و بى ارزشى آنها براى هر كسى روشن است، و وجه صحيح همان است كه از نظر شما گذشت.
(2) مجمع البيان، ج 3، جزء 12، ص 133 (به نقل از ابن عباس).
(3) تفسير مجمع البيان، ج 3، جزء 11، ص 133.
(4) تفسير روح المعانى، جزء 12، ص 32.