پس به هر حال و بطور قطع مجرمند، چون از مقتضاى اين حجتها خارج شدند، به خلاف رسول خدا (ص) كه در يك تقدير مجرم است، و آن فرض و تقدير اين است كه مفترى باشد يعنى حجتهايى را از پيش خود به نوح نسبت داده باشد كه نوح به چنان حجتهايى احتجاج نكرده باشد، و حال آنكه آن حضرت مفترى نيست، زيرا آنچه در قرآن كريم در اين باره نقل كرده از پيش خود نبوده، بلكه خداى تعالى آن را حكايت كرده است.
در تفسير عياشى از ابن ابى نصر بزنطى از امام ابى الحسن رضا (ع) روايت كرده كه فرمود: خداى تعالى از نوح حكايت كرده كه گفت:" لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ، إِنْ كانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ" آن گاه فرمود: امر هدايت به دست خداى تعالى است، او است كه هدايت مىكند و گمراه مىنمايد. «1»
مؤلف: بيان اين حديث در سابق گذشت.
و در تفسير برهان در ذيل آيه شريفه" أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ ..." از كتاب نهج البيان شيبانى از مقاتل روايت كرده كه گفت: كفار مكه گفته بودند: محمد قرآن را افتراء بسته است. آن گاه صاحب برهان اضافه كرده است كه نظير اين سخن را از امام ابى جعفر و امام صادق (ع) نيز روايت شده است. «2»
(2) تفسير برهان، ج 2، ص 216، چاپ ايران.