ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 10 -صفحه : 573/ 59
نمايش فراداده

خدا كافى است در اينكه شاهد گفتار ما باشد، كه ما از پرستش شما هيچ اطلاعى نداشتيم (29). در آن صحنه است كه اعمال يك يك انسانها كه در دنيا براى آن روز خود از پيش فرستاده‏اند، با محك خدايى مورد بررسى قرار مى‏گيرد، (تا حقيقت هر عملى براى صاحبش كشف شود، و نيز معلوم شود) كه مولاى حقيقى ايشان خدا بود، و آنچه به نام معبود خيالى به خدا نسبت مى‏دادند و هم و خيالى بيش نبود (30).

بيان آيات‏

اين آيات مطالبى جديدى را بيان مى‏كند كه برگشت آنها به ذكر سزاى اعمال و برگشتن همه خلايق به سوى خداى حق است، البته در آيات سابق نيز اشاره‏اى به اين مطالب بود. و نيز در اين آيات يگانگى خداى تعالى در ربوبيت اثبات شده است.

پاداش نيكوكاران" حسنى" و" زياده بر آن" است و دچار تاريكى ظاهرى و معنوى نمى‏شوند ‏

" لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى‏ وَ زِيادَةٌ وَ لا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ ..."

كلمه" حسنى" مؤنث كلمه" احسن" است، و منظور از آن مثوبت و پاداش حسنى است، و منظور از زيادت، زيادت استحقاقى است، به اين معنا: كسانى كه عمل نيك مى‏كنند مستحق دو نوع پاداش مى‏شوند، يكى پاداشى برابر عملشان و يكى پاداشى زائد بر آن. البته اينكه مى‏گوييم هر دو پاداش به نحو استحقاق است، معنايش اين نيست كه بندگان حقى بر خدا پيدا مى‏كنند و طلبكار خدا مى‏شوند، بلكه معنايش اين است كه خداى تعالى خودش از فضل خود چيزى را جزاء و ثواب عمل قرار مى‏دهد، و در آياتى نظير:" لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ" «1» اين جزاء را حق بنده نيكوكار قرار مى‏دهد، و آن گاه خود او اين جزاء را مضاعف و چند برابر نموده، آن چند برابر را نيز حق بنده نيكوكار مى‏سازد و در امثال آيه" مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها" «2» مى‏فرمايد اين پاداش چند برابر حق او است، اينجا است كه ما از جمله" لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى‏" استحقاق را مى‏فهميم، و مى‏پنداريم جزاى حسناى حسنه و همچنين زيادت بر مقدار حسنه و يا به عبارتى، ده برابر آن، حق بنده است.

(2) هر كس عمل نيك انجام دهد ده برابر آن پاداش دارد." سوره انعام، آيه 160"