ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 13 -صفحه : 558/ 193
نمايش فراداده

زقوم برده شده بود شنيدند مسخره كردند خداوند اين آيه را فرستاد كه آن خوابى كه ما به تو نموديم همان معراج و شجره هم همان زقوم است، و ما آن دو را جز مايه امتحان مردم قرار نداديم.

آن وقت وقتى به مفسرين مذكور اشكال شد كه آخر بنا به تصريح همه اهل لغت" رؤيا" به معناى صحنه‏هايى است كه آدمى در خواب مى‏بيند و اين چه ربطى به معراج (كه در بيدارى اتفاق افتاده) دارد؟ چنين عذر مى‏آورند كه كلمه مذكور مانند رؤيت مصدر است و معناى ديدن را مى‏دهد و اختصاص به خواب ندارد، و يا مى‏گويند: رؤيا هر چيزى است كه انسان آن را در شب ببيند چه در بيدارى و چه در خواب و يا مى‏گويند معراج را از اين نظر رؤيا خوانده كه در نظر مشركين چيزى شبيه به رؤياى خواب مى‏آمده، و يا مى‏گويند: اين به زعم مشركين رؤيا خوانده شده هم چنان كه قرآن سنگهايى را كه مشركين خدا مى‏خواندند، خدا خوانده.

و لذا مى‏بينيم كه بعضى از مشركين به رسول خدا (ص) گفته‏اند:

نكند اين عالم را در خواب ديده‏اى، و چون چنين بوده خدا هم آن را رؤيا خوانده، و يا مى‏گويند از اين نظر رؤيا خوانده شده كه از جهت اشتمالش بر عجائب يا از جهت سرعت وقوع و يا به شب واقع شدنش شبيه به رؤيا بوده است.

آن گاه عده‏اى ديگر به اين حرفها پاسخ داده‏اند كه در روايت عايشه و معاويه آمده كه معراج در خواب بوده.

و نيز وقتى اشكال شده كه معنا ندارد درخت زقوم را شجره ملعونه بنامند، مگر درخت چه كرده كه ملعون شود؟ در جواب گفته‏اند: مراد از لعن درخت لعن خورندگان آن است كه بطور مجاز اسناد، و به منظور مبالغه در لعن به خود درخت گفته شده، و يا گفته‏اند: لغت به معناى دورى است و شجره ملعونه در دورترين فاصله از رحمت خدا قرار دارد، چون در قعر جهنم واقع شده.

و يا گفته‏اند «1»:" از اين جهت ملعون شده كه طلعش شبيه به سر شيطان‏ها است، و چون شيطانها ملعونند آن نيز ملعون شده"، و يا گفته‏اند: عرب هر غذاى ناپسند و سمى و مضر را ملعون مى‏خواند و شجره مزبور هم از اين جهت ملعون خوانده شده".

حال بد نيست جوابى به اين حرفها بدهيم و بگذريم:

(1) روح المعانى، ج 15، ص 106.